هروقت فلسطین آزاد شد حال ما هم خوب می شود .... هرچند آن پیرمرد یهودی سال ها پیش از تولد موسی (ع) پای درخت زیتون ما نفت ریخته بود .... اینکه نفت را از کجا آورده بود ؟ نمی دانم ! این ها را از خودش بپرسید!  به پایمان در بالاخانه ی حمام قدیمیِ بخارا بهتر می داند سهراب ! می گویی نه ؟! دست هایت را نشان بده ... بوی سفال می دهد .... غیر از قلب من که که از عهد عتیق سنگ زیر تابوت مقدس شده دل های شما ... همه تان! ابریشم گهواره ی عیسی(ع)است .... این شاخه زیتون پا خورده را به حال خودش رها کنید ... یک منبع آگاه به روزنامه ی عصر ماه‌زده ایمیل زده که مورچه ها هم زیتون دوست ندارند ! و خاک ... چه مادرانه تمام پایان ها را در آغوش می گیرد :)!