🌙ماهشهر💜☔💫

نا امید از در رحمت به کجا باید رفت؟ یا رب از هرچه خطا رفت هزار استغفار....

🌙ماهشهر💜☔💫

نا امید از در رحمت به کجا باید رفت؟ یا رب از هرچه خطا رفت هزار استغفار....

ای کارگشای هر چه هستند
نام تو کلید هر چه بستند

ای هیچ خطی نگشته ز اول
بی‌حجت نام تو مسجل

ای هست کن اساس هستی
کوته ز درت درازدستی

ای خطبهٔ تو تبارک الله
فیض تو همیشه بارک الله

ای هفت عروس نه عماری
بر درگه تو به پرده‌داری

ای هست نه بر طریق چونی
دانای برونی و درونی

ای هرچه رمیده وارمیده
در کن فیکون تو آفریده

ای واهب عقل و باعث جان
با حکم تو هست و نیست یکسان

ای محرم عالم تحیر
عالم ز تو هم تهی و هم پر

ای تو به صفات خویش موصوف
ای نهی تو منکر، امر معروف

ای امر تو را نفاذ مطلق
وز امر تو کائنات مشتق

ای مقصد همت بلندان
مقصود دل نیازمندان

ای سرمه‌کش بلند بینان
در باز کن درون نشینان

ای بر ورق تو درس ایام
ز آغاز رسیده تا به انجام
صاحب تویی آن دگر غلامند
سلطان تویی آن دگر کدامند؟

از آتش ظلم و دود مظلوم
احوال همه توراست معلوم

هم قصهٔ نانموده دانی
هم نامهٔ نانوشته خوانی

من بی‌کس و رخنه‌ها نهانی
هان ای کس بی‌کسان تو دانی

هم تو به عنایت الهی
آنجا قدمم رسان که خواهی

از ظلمت خود رهایی‌ام ده
با نور خود آشنایی‌ام ده

تا چند مرا ز بیم و امید
پروانه دهی به ماه و خورشید

تا کی به نیاز هر نوالم
بر شاه و شبان کنی حوالم

از خوان تو با نعیم‌تر چیست
وز حضرت تو کریم‌تر کیست

از خرمن خویش ده زکاتم
مَنْویس به این و آن بَراتَم..‌......



پیوندهای روزانه
۰۵ خرداد۲۱:۰۶

+ز هشیارانِ عالم هر که را دیدم غمی دارد 

دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد.......

 

+به هر کس دل ببندم بعد از این خود نیز می دانم
به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر

من از آغاز در خاکم نَمی از عشق می بینم
مرا می ساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر........

 

 

دنیا خونه ی امنی نیست....

شکایتی ندارم ...

و از شکایتی نداشتن خوشحالم ....

 

 

می دونید بچه ها تموم عمرم سعی کردم برم تو دریا .... تو عمیق ترین قسمتش ولی خیس نشم

اما نمیشه

رفتن توی دریا مساویه با خیس شدن

و مولکول های آب هیچوقت ازت نمی پرسن با چه هدفی وارد دریا شدی :)))

 

همینه دیگه ....

همینه :)

 

اشکالی هم نداره ❤💫 :)

 

 

 

هیپنو تیک | ۰۵ خرداد ۰۳ ، ۲۱:۰۶

نظرات  (۶)

۰۵ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۱۲ شاگرد خیاط

آخ آخ تداعی جمله مسیح

در آب رونده خیس شونده است

خبر خوب اینه که فرشته ها روی آب راه می رن و خیس نمیشن 

و تو خشک خشکی الان

پاسخ:
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق 
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده ...... :)))

دلم براتون تنگ شده ....
اومدید اصفهان هم که نشد ببینمتون مادر ..
اگه دیدمتون هم نمی دونم چی باید بگم :)

خانه مشروطه پارسال رو یادتونه ؟
همون چیزا هنوز سر جاشون هستن 
به اضافه ی چند تا مسئله ی دیگه .....

برنامه دارم اگه قسمت بود و عمری بود و تونستم ببینمتون فقط نگاهتون کنم
و فقط شما حرف بزنید ....
و یکی دو جمله بیشتر نگم....
اون هم یقین در مورد شهید رسول باطنی ... :)

احساس می کنم کتاب ۵۰۰ صفحه ای زندگیم تموم شده 
بسته شده 
رفتم سراغ جلد بعد ...
بعضیا که کتابشون ۱۵۰ صفحه بیشتر نیست با عکس!
می گن آقا تو چرا هیچیت نیست ‌.‌‌‌....

واسه یه بار جامون عوض ‌‌.. :((
تو جلو راهم رو بگیر :)))

نوشته شده ها رو که نمیشه خط زد .....
خداوند با نظر رأفتش جلد اول کتاب همه رو ببنده .......
و کتاب جدید رو با قلم سبز بقیه الله‌ش شروع کنه و ادامه بده و به پایان ببره ‌‌‌‌‌......

ان شاالله  :)


+ گاهی از کنار ایتا رد شو ابرو کمون :)
++ فرشته هم خودتونید با اجازه ی بزرگتر های مجلس ! :)
من یه بال‌بالی بدون بال بیش نیستم ‌..‌‌‌


۰۵ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۳۲ پیراهن مخمل کبریتی

میدونستین اتم ها به دلیل قواعد الکترومغناطیس، هیچگاه واقعا هم دیگه رو لمس نمیکنن؟

پس به لحاظ علمی؛ شما خیس نمیشین هیچوقت...

پاسخ:
همین که شما ایندفعه به جای پرچم آلمان و انگلیس و نروژ با پرچم ایران اومدید وبلاگ ،من دیگه باید بدونم اوضاع اون طرف چقدر خرابه دیگه :))))

مماشات و مذاکره فایده نداره :)

یه روز باید ۱۸۲ تا موشک نقطه زن بفرستم به اون مکان خیال خودم رو برای همیشه راحت کنم :)))


حالا به نظرتون عدد ۱۸۲ و از کجا اومده ؟!

۰۵ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۴۳ شاگرد خیاط

اولندش که ...

دومندش که....

اخرندش که...

جان فدای آنکه دردم داده است

 

این دل دریانوردم داده است....

احساس می کنم کتاب ۵۰۰ صفحه ای زندگیم تموم شده 

 

بسته شده 

 

رفتم سراغ جلد بعد ...

 

بعضیا که کتابشون ۱۵۰ صفحه بیشتر نیست با عکس!

 

می گن آقا تو چرا هیچیت نیست ‌.‌‌‌....

 

بابا خیلی پر شده دلت...

مال من کلا نه تنها بسته شد که شیفت دیلیت شد 

نه خانی اومده نه خانی رفته 

فقط چیزی که رفت عمر بود...

 

پاسخ:
آااا چه شعر گشنگی


کتاب هیچ هم شیفت دیلیت نمیشه 
چون که دسنتویسه 
اونم با خط قشنگ شما ....

عمر ؟
عمر رفت ؟
عمر واسه همین کاراست :)
همین که توی پشت میز نشینی و جمع کردن رزومه ی علمی پژوهشی تلف نشد عمرتون خدا رو شکر 
۰۶ خرداد ۰۳ ، ۰۴:۵۸ شاگرد خیاط

همین که تو جمع کردن رزومه ی علمی پژوهشی....؟

کتابها شیفت دیلیت نمیشن؟

عاجزانه تقاضامندم سوال کنی مامان سر شما چی می خوردن؟

و اینکه آیا بازم از شما هست جایی؟

مطللب بعدی از صحبتهای خانه مشروطه دو فراز یادم میاد

بریم ایتا ببینیم چی شده

تو ذهنم حال منم خرابه خرابه پلی شد

اومدم پستو خوندم دیدم اصن جریان یویز دیگریست :/

پاسخ:
تو ذهن منم همین پلی می شد ....

همینه دیگه همینه 

شاید معجزه تو پذیرفتن خیس شدن باشه  

پذیرش حقیقت

پاسخ:
اوهوم 

ما یه استاد داریم ....
بگم ادامش رو ؟ :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">