ماهشهر

دلش را برده ای، هر وقت صحبت کرده ای بانو! محمد را، چنین غرقِ محبت کرده ای بانو!

ماهشهر

دلش را برده ای، هر وقت صحبت کرده ای بانو! محمد را، چنین غرقِ محبت کرده ای بانو!

سلام خوش آمدید

گریه کردم که فقط زخم تنت خوب شود....

سه شنبه, ۴ دی ۱۴۰۳، ۰۶:۱۴ ب.ظ

هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد
روز محشر قدحی از می کوثر نخورد

 

پدرم گفت به من، مثل حسین بن علی
هیچ شاه دگری غصه ی نوکر نخورد

 

چوب هم باشی و وقفش نشوی باخته ای
هیزم است آنچه به درد تن منبر نخورد

 

بشکند دستم اگر گوش من این را شنود
“پای مرکب به تنش وا شد” و بر سر نخورد

 

گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود
گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد

 

شدنی نیست که بی یار شود خون خدا
به غرور نوه ی شیرخدا بر نخورد

 

اول روضه ی شش ماهه به خود گفت کسی:
کاش این مرتبه آن تیر به اصغر نخورد

 

به روی دست و به سر نیزه رسالت دارد
تا سه شعبه به پدر، سنگ به مادر نخورد

 

 

مرضیه نعیم امینی

  • هیپنو تیک

نظرات (۱)

چه روضه ای ، چه روضه ای ، چه شعری ... به به 💔❤

یه صوتی بود ، نمیدونم صدای کی بود ، میگفت اگه بگن تمام کارهایی که در راه اهل بیت کردی ثوابی نداره ، میگم فدای سر اهل بیت ، ما واسه ثواب این کارا رو نکردیم ‌، ما تو دنیا لذت این کارو بردیم ..."گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد..."

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
پیوندهای روزانه