🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

پیوندهای روزانه

جکس بوگارت ۲

دوشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۱:۱۰ ق.ظ

یه چیزی کشف کردم 

عطر بوگارت همون اول که می زنید بوی تند و تلخ داره . مثل بوی چوب سوخته و سدر 

بعد ۳ ساعت تا ۲ روز بعد از استفاده بوش عوض میشه 

یه بوی شیرینی می ده مثل وانیل و آلبالو 

پس تو نون خامه ای یا پای تمشک نبودی 

فقط ۳ ساعت قبل دیدن من اینو می زدی، نه همون موقع 

 

+ حس می کنم خانوادم حوصلم رو ندارن دیگه. تیپیکال مامان بابام اینطوریه که ما خیلی براتون زحمت کشیدیم الان دیگه تو کوچیکترین چیزا هم بارتون باید به دوش خودتون باشه و می خوایم دیگه به خودمون اهمیت بدیم جای شماها. 

مسئله اینه که من خیلی دلم از این رفتارشون می شکنه. یعنی بابام دیگه در مورد دانشگاه و درس و دوستام و ... هیچی نمی پرسه و بعضا تا به زبون نیارم پول هم نمی ده. دیر برم نمی گه کجا بودی. یه چیزی بخرم نشونش بدم علاقه ای نشون نمی ده.  مامانم صبحا فقط از تو سالن صدام می زنه . بعدم خودش صبحانشو میخوره ، نمی گه تو هم بیا با هم بخوریم. اگه صبحا ۱دقیقه دیر کنم کلیدش رو بر می داره میگه خداحافظ . صبر نمی کنه منم باهاش برم. صبحا باهاش خداحافظی می کنم دم مترو حتی راه رفتنش رو متوقف نمی کنه. عینک دودیشو بر نمی داره. اگه بگم گرسنمه میگه برو یه چیزی درست کن بخور. ۱ ماهه گوشم درد می کنه . الان گوش چپم نمی شنوه. به مامانم می گم ببرم دکتر. میگه شماره ی کلینیک رو از اینترنت پیدا کن زنگ بزن نوبت بگیر برو. دیشب داشت گریم می گرفت . گفتم من یه هفتس گوشم نمی شنوهههه. صدای برفک و سوت می شنوم. مامانم گفت به من چه. سعی نکن احساس گناه بهم بدی.

مامان بابام دائم می گن وقتشه از این خونه بری.  اینجا جا کم داریم. برای یه نفر کمتر غذا درست کنیم. 

مامانم میگه من از ۱۸ سالگی کلی خواستگار داشتم تو چرا نداری؟

به داداشم می گم خوش به حالت که خوابگاهی. 

مامان بابام دائم به من نگاه می کنن می گن ۵۰ سالمون شد همه چیمونو واسه این بچه های ناشکر نا سپاس دادیم . باید واسه خودمون وقت می ذاشتیم. اینقد بهشون محبت کردیم که بی چشم و رو شدن.... 

هی .. ولی این حقیقت نداره ......

نمی دونم چرا اینقد خصمانه برخورد می کنن. نمی دونم باید چیکار کنم دیگه که راضی باشن. هدیه می خرم می گن پول حروم کردی ، پس میارن تو اتاق خودم که بذارش تو دیوار بفروشش.  به درد ما نمی خوره.

تو کارهای خونه کمک می کنم با کوچکترین اشتباهی سیل " بی مصرف و بی عرضه و...... " به سمتم روانه میشه .

محبت می کنم پس زده می شم

هر کاری می کنم بیشتر از قلبم خون می چکه با حرف هاشون 💔

ولی بازم می گم عیب نداره هیچی نمی گم فدای سرشون. سلامت باشن. سایشون بالا سرم باشه.

یکی بهشون میگه خوش به حالتون. چقد بچه هاتون خوبن.

آه ..... می کشن که شما نمی دونید حرص دادن هاشونو‌. کاش آدم هیچوقت بچه نداشت!

تو خونه نامرئی ام.‌. وقتی با هم می ریم یه جا سوار ماشین می شم حس می کنم یه لکه ی ننگم 

زیادی هیچی نگفتم 

زیادی کنار اومدم با همه چی 

زیادی در اختیار و جلوی چشمشون بودم 

کاش می شد چند روز برم یه جا. تنهاشون بذارم. 

که قدرم رو بدونن 

باید مثل بقیه ی دخترا از پس هزینه ی لوازم آرایش و لباس و کافی شاپم بر نیان که دیگه به خاطر مراعات حالشون که می کنم و لباس جدید نمی خرم تحقیرم نکنن که مثل ..... ها لباس می پوشی ما عارمون میشه باهات بیایم تو خیابون....!

باید برم 

ولی برم کجا؟

می خوام چند روز نباشم باهاشون واقعا....

 

  • هیپنو تیک

نظرات (۱۲)

  • مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏
  • درآمد داشتن از یک مهارت گزینه مناسبی هست جهت استقلال مالی هر چند کم.

    صحبت کردن با اعضای خانواده از خیلی سوءتفاهم ها جلوگیری می‌کند.

    پاسخ:
    سلام آقای مهرداد
    بله کار می کنم
    ولی از اسفند به بعد حقوقم رو ندادن 

    گوشت نگران م کرد

    مامان بابات برای همدیگه وقت دارن؟

    بیماری ای چکی قرض و قوله ای دعوا مرافعه ای 

    حال خودشونو نگرفته؟

    اینا که گفتی عجیبه

    شاید در موردت سوء تفاهمی دارن

    اونوخ مامان و بابا هماهنگن تو این بی محلی؟

    یاد یه نوع پرنده افتادم موقع پر دادن به جوجه ش

    گوشت رو چه کنیم؟

    نقدا یه بسته آموکسی کلاو ....البته بری دکتر که بهتره

    پاسخ:
    خوب می شم مادر 
    نگران نباشید🥺❤
    اره با هم خوبن 
    مامان بابا ها هروقت با هم خوبن با بچه هاشون بدن 
    هروقت با هم بدن،  با بچه هاشون خوبن 🤣🤣😂😂
    اره کاملا هماهنگن  :)

    سو تفاهم دارن در موردم؟ 
    اصلا دیگه برام مهم نیست. من خیلی خودمو تغییر دادم. اونا باید دیگه تلاش کنن 

    متشکرم❤🥺💕

    اونا باید دیگه تلاش کنن چی؟

    یه حرف زدی دوباره ها یه حرف پیرزنی زده دوباره ها جوجه

    دقیقا مامان منم بهم میگفت شما زیادی با هم خوبین بچه هاتون تلف میشن این وسط از بی توجهی

    پاسخ:
    که باور کنن دوسشون دارم

    آخی...
    الهی خوب بمونین با هم همیشه🥺😍
    جدی مامان بابا ها هم قهرشون دردسره هم آشتیشون😁😂 

    صبا جان

    در مورد گوشت باید بگم از عوارض کروناست؛ درمان قطعی هم نداره متاسفانه. یکم اگه بتونی بخور تخم گشنیز بدی خوبه. یا چند روز بطور مرتب یه قطره روغن بنفشه توی بینی و گوشها بچکونی.

    در مورد پدر و مادرت هم بگم که متاسفانه الان خیلی از خانواده ها این شکلی شدن. اونم البته دلیل داره. دلیل ناشناخته ای که خیلیا بهش توجه نمی کنند.

    ولی این بی توجهی والدین نسبت به شما، منطقی نیست. نباید اینجوری باشه. یعنی چی که آدم بچه شو، اونم دخترشو بی محلی کنه؟ قدر شما رو نمی دونن. جدی میگم اینو.

    ناسپاسی می کنن.

    دختر در هر حالتی و هر صورتی نیاز به توجه داره.

    والا من با این همه مشغله نشده غذا درست نکنم یا حتی غذای تکراری بدم به بچه ها.

    بچه آوردیم واسه چی؟

    ولی اگه بتونی یه مدت از جلوی چشمشون دور بشی حساب کار دستشون میاد.

    کاش می تونستی بیای پیش من.

    اصلن بیا دختر من شو . جدی میگم.

    والا

    دختر به این خوبی. چه دلیلی داره پدر و مادر قدرشو ندونن؟

    پاسخ:
    فکر کنم ۴ ۵ باری شد که کامنتتون رو خوندم :)
    اوهوم امکانش هست
    رفتم دکتر قطره نوشته 

    اره دلیل داره ولی دلیلش چیه؟
    شما که خودتون مادرید می دونید؟

    نظر خودمم اینه که نباید یه مدت باشم
    ولی کجا برم؟
    با فامیل هامون خوب نیستیم زیاد که مثلا برم خونشون :(
    بعد امتحانا می خوام چند روز برم خونه ی خالم مامانم شاید قبول نکنه بازم
    مگه فکر نمی کنن بدون من خوشبخت ترن؟
    می خوام نباشم یه مدت که خوشبختی رو تجربه کنن.... بدون من 

    اوخداااا الهییی😍🥺💕
    خدا نگه داره سایتون  رو بالا سر بچه ها و همسرتون 

    جدی بچه ها اومدن واسه ی چی؟
    جوابش رو هیچوقت نفهمیدم...
    شاید
    چیز هایی هست که نمیدانی
    شاید
    پاسخ:
    ای زندگی بردار دست از امتحانم
    چیزی نه می دانم.... نه می خواهم بدانم.....
  • سید محسن موسوی
  • منطق مانع هشیاری است

    پاسخ:
    سلام
    بیشتر در مورد ارتباطش با این پست توضیح می دید؟

    سلام . وقتی این پست رو خوندم حس کردم این وبلاگ خواهرمه . آخه اونم گاهی از این حرفا میزنه ، من سعی می کنم به عنوان واهر بزرگتر برم با مامان بابام حرف بزنم .

    بعد از حدود دو سال بلاخره مامان بابام رضایت دادن که باید برن پیش روانشناس و مشاور و باهاش مشورت کنن . 

    الان سه تایی با خواهرم میرن .. خیلی اوضاع بهتر شده بینشون . خیلی چیزا سوتفاهم بوده که ریز ریز جمع شده رو هم و شده یه نارضایتی بزرگ و نهفته .. خدا میدونه چی تو فکر این بزرگترها می‌گذره ..

    بابا آدم تهش یکم محبت و توجه می‌خواد دیگه..

     

    حالا جالبه ، خواهر من از یه جایی به بعد هم که مامانم اینا بهش توجه میکنن میره رو مخش و دعوا میکنه که اینقدر تو مسائل شخصی من دخالت نکنید ..

     

    در نهایت مشاوره گفت برن تو کلاس های مهارت های گفت و گو و این چیزا شرکت کنن تا بتونن در مرحله اول با هم صحبت کنن بدون اینکه دعوا کنن ، برچسب بزنن ، دلشکسته بشن ، و...

     

    دلم برای گوش شما گرفت . امیدوارم زود خوب بشی 

    یاد روزی افتادم که تنها رفتم دندون پزشکی و دندون خیلی دردناکم رو کشیدم و کلی بغض و خون قورت دادم . ولی اگر حس نمی کنی دارم کلیشه ای حرف میزنم ، باید بگم واقعا بعدش قوی تر شدم ! حداقل فهمیدم خودم با خودم خیلی خوبم و میتونم در نهایت خودم مشکلاتم رو حل کنم و نمیمیرم :)

    پاسخ:
    سلام سلام
    حال شما؟

    اره منم دقیقاااا حس می کنم نیاز به وجود یه مشاور رو 
    ولی پدر مادر من تحصیلات دانشگاهی دارن و بقیه دائم بهشون می گن استاد و معلم و .... 
    عقدشون اینه که خودشون اشکالی ندارن و هر اشکالی هست متوجه بقیست 
    تو روانشناسی هم اصل اینه که خودش باید بخواد یه نفر 
    خوشحالم که خانوادتون شاد و آرومن 
    خدا حفظشون کنه 


    پاراگراف اخرتون از لحاظ نویسندگی عالیه 
    وقتی کردید بهش خودتون؟؟ :)

    صبا جان

    الان متوجه شدم گویا کامنتهای من دستت نمیرسه.

    چون زیر پستهای قبلی ات هم کامنت داده بودم، ولی نیست.

    گفتم که در جریان باشی ^_^

    پاسخ:
    پروانه خانوممم 
    چک کردم پست قبلی رو 
    جواب داده بودم ولی تایید رو نزده بودم
    درست شد؟

    بله درست شد.

    پیداست خیلی سرت شلوغه

    پاسخ:
    نه شلوغ که نیست پروانه خانم.
    تا ۶ دانشگاه بودم
    طرفای ۷ و نیم رسیدم خونه

    امیدوارم موفق باشی عزیزم.

    مراقب خودت باش ❤️

    پاسخ:
    قربون شما🥺😍
    شما هم همینطوررررر

    خب 

    راجع به پست چیزی نمیتونم بگم

    ولی روغن بنفشه جوابه واقعا من قبلا امتحان کردم برا گوش

    پاسخ:
    روغن بنفشه... کرونا .... پنبه..... عاح  :)

    درست میشه بلاخره 

    با یکم صبوری و قورت دادن بغض و نفس عمیق... به نظرم شما کلا سعی کن توقعت رو کم کم از آدم‌ها ببری 

    واقعا هممون تنها هایی هستیم که داریم دسته جمعی زندگی می‌کنیم . 

    به جای دقت کردن به جهان اطرافت ، جهان درون خودت رو کشف کن . دنیای درون خودت رو بساز 

    من اینا به ذهنم رسید دیگه ببخشید... 🌱

     

    در مورد پاراگراف آخرم ، آرره انگار خوب نوشتم جدی جدی :)) .. مرسی که گفتی ، حس خوبی گرفتم و قلبم اکلیلی شد.. ♡ 

    پاسخ:
    اوهوم 
    قبول دارم


    :))))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">