من بدم ! برید کنار بدی نشید!
پنجشنبه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۱، ۰۱:۱۶ ق.ظ
پشت دیوار همین کوچــه به دارم بزنید
من که رفتم بنشینید و ... هوارم بزنید
.
باد هم آگهـــی مرگ مرا خواهد برد
بنویسید که: "بد بودم" و جارم بزنید
.
من از آیین شما سیر شدم ... سیر شدم
پنجـــه در هر چه کـه من واهمه دارم بزنید
.
دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟!
خبـــر مرگ مرا طعنــــه به یــــارم بزنید
.
آی! آنها! که به بی برگی من می خندید!
مرد باشید و ... بیایید ... و ... کنارم بزنید
.
.
.
شعر از نجمه زارع که خیلی زود ما را ترک کرد
پ ن: بیایید به نمایندگی آسمان زیر هر نوشته که صاحبش آسمانی شده قلب آبی بگذاریم و برای شادی روحش دعا کنیم💙
۰۱/۰۶/۱۷