🌃ماهشهر🌙

آخرین منزل ما کوچه‌ی سرگردانی است در به در، در پی گم کردن مقصد رفتیم

🌃ماهشهر🌙

آخرین منزل ما کوچه‌ی سرگردانی است در به در، در پی گم کردن مقصد رفتیم

🌃ماهشهر🌙

مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادة سه‌شنبه شب قم شروع شد

آیینه خیره شد به من و من به‌ آیینه
آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد

خورشید ذره‌بین به تماشای من گرفت
آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد

وقتی نسیم آه من از شیشه‌ها گذشت
بی‌تابی مزارع گندم شروع شد

موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد

از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
از ربنای رکعت دوم شروع شد

در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم ... شروع شد.......




فاضل نظری

پیوندهای روزانه

۷۶ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

۱۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۰۱ ، ۲۳:۰۳
ماه زده

۱۰ نظر موافقین ۷ مخالفین ۱ ۳۰ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۲۳
ماه زده


کم ناز کن...
دو آیه از این سوره را بخوان
اصلا خدا برای تو قرآن نوشته است :)

 

 

 

+ فرض کن فلسفه ی خلقت عالم تنها 

راز خندیدن یک کودک چوپان باشد :))

 

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۰۱ ، ۲۲:۱۱
ماه زده

تازگی ها عقیده ای در من نهادینه شده که مایلم ،به شدت مایلم که آن را نقد کنید. در رابطه با خدا؛ 

من فکر می کنم خدا خیلی قشنگ است. 

باید فقط از او آمرزش خواست، 

او را سپاس گفت، 

و او را تسبیح کرد.

اما تصور من این است که نباید دعا کرد. 

مثلا بگویم: خدایا فلان چیز....

خدا می گوید: به صلاحت نیست حرفش را نزن.

می گویم: آن یکی چطور ؟

می گوید زمانش نرسیده.

می گویم : او.... ؟

می گوید: .................... !

 

می گویند خدا صلاح بنده اش را بهتر می داند.

می گویند خداوند از روز ازل می دانسته در نهایت همه ی ما چه کاره ایم. 

خدا که نمی آید دفترش را لاک غلط گیر بگیرد به خاطر دعای ما. می آید؟ 

۱ ماه پیش حال مادر یکی از بچه ها خیلی بد بود.

کلی ختم صلوات برداشتم 

حدیث کسا 

یاسین 

عاشورا 

آخر سر هم همین چند وقت پیش مادرش از بین ما پر کشید.

نمی گویم الزاما با دعای گربه کوره ای که من باشم باید باران بیاید ها . 

اما فکر هم نکنم دعا کردن یا نکردن ما تاثیری در چیزی که حقیقتا اتفاق میوفتد داشته باشد . 

خدا که بد بنده اش را نمی خواهد.

آخرش همان را رقم می زند که خودش دوست دارد!!

این وسط ما چه نقشی داریم؟ 

نقش ما مگر جز این باید باشد که تحمید و تقدیس کنیم و استغفار؟

می دانید می خواهم چی بگویم ؟ :))) 

می شود اگر چیز بیشتری در این باره یقین کرده اید با من هم در میان بگذارید؟

۱۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۰۱ ، ۱۶:۳۲
ماه زده

تا داشته ام فقط تو را داشته ام

با نام تو قد و قامت افراشته ام

بوی صلوات می دهد دستانم

از بس که گل محمدی کاشته ام❤❤❤

 

الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

 

 

۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۰۱ ، ۰۲:۲۰
ماه زده

سفر بهانه ی دیدار و آشنایی ماست
از این به بعد «سفر» مقصد نهایی ماست

در ابروان من و گیسوان تو گرهی است
گمان مبر که زمان گره گشایی ماست

خراب تر ز من و بهتر از تو بسیار است
همین بهانه ی آغاز بی وفایی ماست

زمانه غیر زبان قفس نمی داند
بمان که پَر نزدن حیله ی رهایی ماست

به روز وصل چه دل بسته ای؟ که مثل دو خط
به هم رسیدن ما نقطه ی جدایی ماست.........

 

 

 

فاضل نظری 

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۰۱ ، ۱۷:۳۵
ماه زده

مثل آن چایی که می‌چسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم با دل‌های تنها بیشتر


درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر


بَم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار
زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر


هر شبِ عمرم به یادت اشک می‌ریزم ولی
بعدِ حافظ خوانیِ شب‌های یلدا بیشتر


رفته‌ای اما گذشتِ عمر تأثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر


زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ‌تر
بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر


هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر


بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی: عاشقم
خون انگشتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر

 

 


حامد عسکری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۰۱ ، ۱۷:۳۳
ماه زده

چرا  اینو زندگی کردم ؟ :)) چرا ؟ :)))

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۰۱ ، ۱۶:۵۵
ماه زده
چون سرمه می وزی قدمت روی دیده هاست
لطف خط شکسته به شیب کشیده هاست
 
هرکس که روی ماه تو را دیده، دیده است
فرقی که بین دیده و بین شنیده هاست
 
موی تو نیست ریخته بر روی شانه هات
هاشور شاعرانه‌ی شب بر سپیده هاست
 
من یک چنار پیرم و هر شاخه ای ز من
دستی به التماس به سمت پریده هاست
 
از عشق او بترس غزل مجلسش نرو
امروز میهمانی یوسف ندیده هاست

حامد عسگری 
۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۰۱ ، ۰۹:۴۱
ماه زده