🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

پیوندهای روزانه

جوانی

يكشنبه, ۲ مهر ۱۴۰۲، ۰۱:۰۲ ب.ظ

وقتی شعر شاعر های قدیمی به خصوص سعدی و صائب و نظامی و استاد شهیر.‌‌.... که البته ایشون هنوز زنده اند رو بخونی همشون در ستایش جوانی گفتن

در افسوسشون در از دست رفتن عیش و عشرتِ جوانی !

عشق جوانی!

گلزار جوانی !

 

می و معشوق و گلزار و جوانی 

از این خوشتر نباشد زندگانی !

 

 

جوانی؟

کدوم جوانی ؟!

جوونی ما همش بدبختیه 

همش دویدن و نرسیدنه 

همش شکستنه 

مشکل اقتصادیه 

بدبختیای دیگس که نمی گم و می دونید 

تنها بودنه 

 

کجای جوانی واقعا جذابه ؟؟

ما همش منتظریم یه روز از همین جوونی بمیریم 

وقتی به هرچی می خوای نمی رسی

وقتی حق هیچی رو نداری

وقتی هیشکی نمی فهمتت

وقتی سخت به دست میاری و راحت از دست می دی به چه دردی می خوره واقعا؟؟ 

 

 

نسل ما عمرا وقتی بمیره به یاد ایام جوانیش غبطه بخوره 

از بس که بیخود و مزخرف و غمگین می گذره 

 

 

 

+ جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را 

نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را :))))

 

+ واقعا من همیشه سعی کردم حق الناس رو رعایت کنم. دلش نشکنه ... ناراحت نشه.... غیبتش نشه... وقتش گرفته نشه....

اما چی شد؟

کی با من اینجوری رفتار کرد ؟ 

کی براش مهم بود زندگی من ؟؟ 

همه فقط کاری رو کردن که خودشون دلشون می خواست ... ! که واسه خودشون خوب بود 

 

چرا من از این به بعد اینطوری نباشم ؟

ناراحت میشه ؟ دلش می شکنه ؟ اعتمادش خدشه بر می داره ؟؟ زندگیش ب میشه ؟؟

به من چه ؟!!

منم دلم شکست منم ناراحت شدم منم زندگیم جهنم شد !!

 

 

 

 

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲/۰۷/۰۲
هیپنو تیک

نظرات  (۱۶)

۰۲ مهر ۰۲ ، ۱۳:۳۴ آقا عرفان

چون چرخ به کام یک خردمند نگشت

خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت

چون باید مرد و آرزوها همه هشت

چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت

پاسخ:
بیت آخرش +++💔💔💔

سلام چطوری؟ فقط دلم تنگ شده بود گفتن بیام سری بزنم.

پاسخ:
سلام بشری جانم
همونطورم که می بینی
تو چطوری ؟ چه خبر ؟

یکی از فرق های پیری و جوانی بنظرم اینه که در جوانی اگر از دست بدی هنوز وقت و توان کافی برای تلاش مجدد داری اما کسی که پیر میشه هم توان و وقت نداره و هم افسوسِ توان و زمانی رو میخوره که داشت اما از دست داد ...

 

پاسخ:
سلام آقای سجاد 

آره...
ولی عوضش تو پیری بعد نرسیدن می میریم و می ریم مرحله ی بعد کلا😃

ان‌شاءالله که حالت میزون بشه. از تنهایی دربیای.

من دارم سعی می‌کنم بفهمم کجای مسیرم. اینجایی که هستم درسته یا نه. دنیا جای عجیبیه، آدم‌ها عجیب‌ترن. 

پاسخ:
فدای شما بشری خانم :)))

ناموسا جای عجیبیه -_- 

تونستید به نتیجه ای برسید؟
۰۲ مهر ۰۲ ، ۱۹:۴۹ نسیم صداقت

سلام عزیزدلم

والا برای منم که نسل قبل شما بودم همینجوری بود ولی لاقل اونموقع جوان بودم توان مقابله با مشکلاتو داشتم الان دیگه نا ندارم دیگه تحمل هیچ داستانیو ندارم

بیست سالم بود اندازه پنجاه ساله ها دنیا دیدم الانم که داره پنجاه سالم میشه اندازه هشتاد ساله ها خسته ام

تا بوده برای اوناییکه پشت گرم و نرمی نداشتن همین بوده

 

پاسخ:
سلام خانم نسیم صداقت 
مشتاق دیدار 😍

عه...
پس این بیشتر از سن بودن تا ۵۰ سالگی هم ادامه داره ://
فکر کردم متوقف میشه بعد یه مدت -_-
۰۲ مهر ۰۲ ، ۲۱:۴۴ امیررضا زرندی

از زندگانی‌ام گله دارد جوانیم

شرمنده‌ی جوانی از این زندگانیم

پاسخ:
>>>>>>>>>

نمی‌دونم واقعا شاعران بزرگ در چه وضعیت اقتصادی اجتماعی سر میکردم و جز کدوم طبقه اجتماعی بودن و آیا جز اغنیا بودن یا چی...

اما تصورم اینه که در گذشته نداری اینقدر بحران ذهنی درست نمی‌کرد. اینقدر رفاه طلبی و پیش فرض ذهنی اینکه من «باید» فلان چیز رو داشته باشم و «باید» بهمان چیز برای من مهیا باشه و «باید» این خدمات به من داده بشه و حق من فلانه و بهمانه و... وجود نداشت. یا شاید شعرای ما چون عارف بودن از اون مرحله گذر کردن و در بند این نیازها نبودن؟ 

شاید هم واقعا بچه مایه دار بودن :دی

پاسخ:
شایدم درجات بالاتر عرفان رو آنلاک کرده بودن -_-😂😂

جوونی هم بهاری بود و بگذشت.

پاسخ:
بهارش رو تضمین نمی کنم 
ولی .. بله.. می گذره :)

نه نتونستم. مثل اینکه بالای تپه نشستم، هی می‌خوام اون دورترها رو ببینم، هی اطرافم مه‌آلود میشه.

پاسخ:
شاید سبزه ی کوچولویی منتظر یه نگاه  کنارت رو تپه نشسته که افق های دور مانع دیدنش میشه 

من آدمِ افق‌های دورم. 

اطراف رو نمی‌بینم.

پاسخ:
حیف نیست؟

نمی‌دونم. 

پاسخ:
خوبی خودت بشری خانوم؟

الحمدالله

👀 توی حکمت کارهای خدا موندم.

پاسخ:
تو کجای حکمت خدا موندید بشری خانوم؟
برای پسرآبی  هم دعا کنید حالش خوب شه

یه استکان ور دار بیار

به دقیقه نمی کشه

بعدش تو پیری توبه می کنیم

دیگه ببخشید در حد بضاعت خودم 

پاسخ:
هرچی شما امر کنید ماما سیاه مستِ من

اینجای حکمت خدا که احساس می‌کنم دلش می‌خواد من رو توی سختی ببینه فقط... 

پسر آبی خودش باید بخواد که حالش خوب بشه. دعای من چکار می‌کنه براش؟ اصلا حرف گوش نمیده.

پاسخ:
عه چه باحال.. با منم همین کارد می کنه :))) یوها ها ها ها


+ قبول دارم. ولی بازم غصه می خورم و نگرانم 

مگه چشه که نگرانی؟🙄

پاسخ:
حالش بده دیگه..
کامنت ها رو هم بسته 
همه رو هم آنفالو کرده😐

عجب

نمی‌دونستم. دیدم کامنت نداره...

ان‌شاءالله زودی خوب میشه، نگران نباش.

پاسخ:
ان شاالله 
سلامت باشی💕🍒

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">