جوانی
وقتی شعر شاعر های قدیمی به خصوص سعدی و صائب و نظامی و استاد شهیر..... که البته ایشون هنوز زنده اند رو بخونی همشون در ستایش جوانی گفتن
در افسوسشون در از دست رفتن عیش و عشرتِ جوانی !
عشق جوانی!
گلزار جوانی !
می و معشوق و گلزار و جوانی
از این خوشتر نباشد زندگانی !
جوانی؟
کدوم جوانی ؟!
جوونی ما همش بدبختیه
همش دویدن و نرسیدنه
همش شکستنه
مشکل اقتصادیه
بدبختیای دیگس که نمی گم و می دونید
تنها بودنه
کجای جوانی واقعا جذابه ؟؟
ما همش منتظریم یه روز از همین جوونی بمیریم
وقتی به هرچی می خوای نمی رسی
وقتی حق هیچی رو نداری
وقتی هیشکی نمی فهمتت
وقتی سخت به دست میاری و راحت از دست می دی به چه دردی می خوره واقعا؟؟
نسل ما عمرا وقتی بمیره به یاد ایام جوانیش غبطه بخوره
از بس که بیخود و مزخرف و غمگین می گذره
+ جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را :))))
+ واقعا من همیشه سعی کردم حق الناس رو رعایت کنم. دلش نشکنه ... ناراحت نشه.... غیبتش نشه... وقتش گرفته نشه....
اما چی شد؟
کی با من اینجوری رفتار کرد ؟
کی براش مهم بود زندگی من ؟؟
همه فقط کاری رو کردن که خودشون دلشون می خواست ... ! که واسه خودشون خوب بود
چرا من از این به بعد اینطوری نباشم ؟
ناراحت میشه ؟ دلش می شکنه ؟ اعتمادش خدشه بر می داره ؟؟ زندگیش ب میشه ؟؟
به من چه ؟!!
منم دلم شکست منم ناراحت شدم منم زندگیم جهنم شد !!
چون چرخ به کام یک خردمند نگشت
خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت
چون باید مرد و آرزوها همه هشت
چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت