بی شرف های دو پا

حال به هم زنای وطن فروش 

بیچاره ایران که شما بی شرفا رو خاکش قدم می زنید 

بیچاره  زبان فارسی که شما با حروف و کلمات مظلومش گ*وه می خورید پشت سر هم وطن های بی آزارتون

حاجی باخت دادم ! 😑😐

تو یه جمع رو دروایسی دار بستنی لیوانی دادن

اولش که طوری نگرفته بازش کردم که انگار هرگز در عمرم بستنی نخوردم😐😐

 

بعدم چون آبروداری بود جمع نتونستم در بستنی رو لیس بزنمممم😐😑😑😑😭😭

 

باخت دادمممممممچخلرحعرجاط۶قرجهزع۷رجهدتجوحوحچدهجرخجد۹خوح۰کجچکخ۰رعخ

جیزززز🌙

قول دادی میای به خوابم

چرا نیومدی 

چرا زدی زیر قولت :(

بیا :)))))

لا لا لا لا لا لا لا لا 

در جستجوی خوشبختی ۱

مگه به تعداد همه خوشبختی تو دنیا نیست که خوشبختی نوبتیه و صفش هم اینقد طولانیه؟

🖤شهادت پیامبر اعظم ، امام حسن مجتبی و امام رضا علیه تسلیت🖤

امام حسن مجتبی(ع):
کسى که در قلبش جز خشنودى خدا خطور نکند، من ضمانت مى‌کنم که خداوند دعایش را مستجاب کند.

بحار، ج۴۳، ص۳۵۱

 

 

🖤خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود 

عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست🖤🖤🖤🖤

آدم آزارگری که منم

چند وقته دارم به یه نکته ای دقت می کنم 

و امروز برام یقین شد.... 

که شکنجه شده ها می تونن بهترین شکنجه گر های دنیا بشن :)

چرا اینو می گم ؟

چون اگه کسی عصبانیم کنه می تونم خیلی سخت.... شکنجش بدم

با یه لحن آروم و ملایم شروع می کنم به حرف زدن

بعد طرف مقابلم چند تا چیز می گه که شاید منظور خاصی نداره ازشون ولی می شه یه چیزی ازشون درآورد 

همونا رو بهونه می کنم و تکرار می کنم 

و تکرار می کنم

وقتی نوبت اون شد که حرف بزنه خودمو آزرده و رنجیده نشون می دم و ازش فاصله می گیرم...... و قهر می کنم

اون به جای دادن جواب به من مجبور میشه عذر خواهی کنه 

و من بازم به رفتار خونسردم ادامه می دم 

و هیچ کلمه ی بی ادبانه ای به کار نمی برم

ولی طرف مقابلم اینقد از دست من آزار می بینه که مجبور می شه کلی فحش بهم بده و رفتارای پرخاشگرانه ی عجیبی بروز بده 

و این برای ناظر بیرونی یعنی چی ؟  یعنی آدم خوبی که منم  :( و آدمِ بدی که اونه :)💔

 

نفرت انگیزه ؟ :(((

اینطور نیست ؟ :((((((

 

من خیلی جلوی خودمو می گیرم ولی بعضی وقتا دست خودم نیست. ناخودآگاه این رفتار زشت و نفرت انگیز رو انجام می دم. 

نا خودآگاه دوست ۷ سالم یه دفعه به خاطر یه رفتار کوچیک از چشمم میوفته و برام راحت به نظر می رسه که قیدشو بزنم.... هرچند بعدا می فهمم چه فور مالیخولیایی ای بوده .

یه دفعه بدم نمیاد که غیب شم. یعنی مجبور می شم. اینقد حالم بد میشه که اگه غیب نشم همه ی آدمای اطرافم رو از بین می برم....

 

از اول اینطوری بودم ؟ نه 

 

من چند سال از عمرم که شامل ۲ سال از حساس ترین سن های نوجوونیم هم بود رو با چنین آدمی بودم  :)

آدمی که با یه اشتباه یا سو تفاهم کوچیک از چشمش می‌افتادم و شماره و پیامام رو پاک می کرد و جوابم رو نمی داد  :)

آدمی که با فاصله گرفتن ها و قهر کردن ها و متهم کردناش کاری می کرد بابت کاری که نکرده بودم چندین بار بهش التماس کنم و ازش عذر بخوام :))

 

یادمه یه بار تو مترو داشتم باهاش حرف می زدم . یه دفعه قطار وایستاد و آدما ریختن رو هم و منم دستم خورد و قطع شد. بلافاصله زنگ زدم بهش . گفت بهم بی احترامی کردی که گوشی رو روم قطع کردی :) هرچی گفتم نه به خدا .. اینطوری نبود.. جواب نداد 

یه بار دو بار سه بار ...

چهل بار تا آخر هفته زنگ زدم

۲۱ بار ازش عذر خواهی کردم

خواهش کردم فقط پیامک خالی بده تا بدونم اصلا آدم زنده ای اونور خط هست ! :)

تا بعد ۷ روز یه پیامک داد 

و گفت از این بعد اگه بهم بی احترامی کردی دیگه منو نمی بینی  :)

 

بعد چند سال که بهم قول شرف داده بود همه کاری می کنه تا ازدواج کنیم زد زیر قولش ! و نه تنها... زد زیر قولش 

بلکه با فرستادن عکس پیام‌های پدرش که براش دختر عمشو در نظر داشت دلمو هم بدجور سوزوند  :)))

انگار که یه لیوان آب خورده باشه ! 

من عصبانی بودم

دل شکسته بودم

من بهش اعتماد کرده بودم

خودمو زیر پاهام له کرده بودم

با همه چیش ساخته بودم.....

 

من داشتم به پهنای صورتم اشک می ریختم

دست و پام می لرزید 

آبروم جلوی خانوادم رفته بود 

ازش عصبانی بودم

عمرم رفته بود 

احساسم رفته بود 

 

بهش التماس می کردم بیشتر تلاش کنه 

بهش التماس می کردم یادش بیاره قولی که بهم داده بود رو 

بهش التماس می کردم نره

و اون خونسرد جواب می داد 

گفت صبا منطقی باش :))))

و چون باهاش تند حرف زدم گفت مراقب حرف زدنت باش ! با من تندی نکن ! :))

ببین چقدر من باهات مودبم  :)) و بعد به خاطر بی احترامی هام !!!! بلاگم کرد تا برای آخرین بار تنبیهم کرده باشه :))) !

 

 

امشب که داشتم به خاطر آزردن یه نفر به اون روش گریه می کردم یاد همه ی اون روزا و شبای نوجوونی و دانشجوییم افتادم :)) 

که می تونست حالم خوب باشه 

ولی با گریه و خواهش و ترس از دست دادن گذشت  :))

 

A هیچ خوبی ای نداشت ؟ 

البته که داشت . کلی خوبی داشت . من آدم بی انصافی نیستم =)))

اما هیچوقت یادم نمی ره تو دعوا ها که کمم نبود اینقد عذابم می داد با قهر ها و نادیده گرفتناش که چند بار واقعا می خواستم خودکشی کنم از دستش  :))

مجبورم می کرد ازش عذر خواهی کنم

بعد خودش عذر خواهیمو نمی پذیرفت  :))

 

می دونی طنز قضیه کجاست ؟ :)))

اونجا که تو دعواها همیشه من آسیب می دیدم ... :)) 

من غرورم شکسته می شد :))

و بازم من معتقد بودم که همه چی رو میشه با هم ساخت که راه درست اصلاحه نه جدا شدن 

اما اون چیکار می کرد :))) 

بعد اینکه جونمو هزار بار به لبم رسونده بود تا عذر خواهیمو بابت کاری که نکرده بودم بپذیره تازه بعدش می گفت صبا ما شاید به درد هم نخوریم ! چون خیلی با هم دعوا داریم  :)) 

می گفتم خب همه ی آدما با هم دعوا دارن

می گفت نه اگه عشق ما واقعی بود هیچوقت اختلاف نظر نداشتیم :)))

 

Aمقصر بود در مورد من ؟ 

نمی دونم :)) احتمالا نه . 💔🥲🥲

به خصوص که چند بار سر بسته و یه بار سرباز گفت تو نمی دونی وقتی بچه بودم چه اتفاقی برام افتاد... و بعد چون گریش گرفت ادامشو نگفت 🥲

اون رفتار نفرت انگیز بالایی منو خوندید ؟ 

به نظرتون کسی که اذیتش می کنم هیچوقت باورش میشه که من مدت ها با این روش شکنجه شدم ؟ اگه نشده بودم از کجا می دونستم درد داره ؟ :)))

حالا که این اتفاق افتاده به خودم می گم شاید و ... حتما یه نفر یا یه عده مدت زیادی با اونم همینکارو کردن که اینقد خوب بلدش شده :)) 

پس اونم یه قربانی بوده.. نه ؟

 

نمی دونم 

فقط می دونم که دلم می خواد این زنجیره قطع بشه

می خوام کسی رو آزار ندم :))

می خوام قلب هیشکی ازم به درد نیاد :))) 

می خوام چشم هیچکس رو دیگه اشکی نکنم :))))

 

من یه مدت خیلی زیادی در حقم اجحاف شده 

و الان به طور بیمارگونه ای با واکنش تهاجمی از حق خودم دفاع می کنم  :)) 

با کوچیکترین تجاوزی به حریمم عصبانی می شم و زخم می زنم  :)

انگار که این‌قدر صبر کرده باشم که بی حوصله ترین آدم دنیا باشم

می دونید چی می گم ؟  :((

 

 

خواهش می کنم با دل های پاکتون برای من و همه دعا کنید که عادت های اخلاقی و تروما هاشون رو به بقیه منتقل نکنن :) تا همه ی بدرفتاری ها و بی اخلاقی ها از ریشه کنده شه :)) ‌. برای منم دعا کنید که این رفتار های زشتم رد از خودم و بقیه دور کنم :)))))

 

 

اگه راهکاری هم دارین بهم بگید ❤💜💕

 

 

 

ببخشید! هدف شما از ازدواج چیه؟

دکتر فرهنگ می گفت هر کاری خواستید انجام بدید از خودتون دو تا سوال بپرسید :

چرا می خوام انجامش بدم؟

چطوری باید انجامش بدم؟

 

و یکی از سوالاتی که پرسید از حاضران اون جلسه این بود که چرا می خواید ازدواج کنید؟ 

می گفت دلیل هایی که من تو صحبت با افراد مختلف به دست آوردم اینا بود:

 

آخه دکتره... آخه استاد دانشگاهه... آخه بازیگره ..

آخه موهاش طلاییه.. چشماش آبیه...کمرش باریکه.. سیکس پک داره..

آخه اهل هنره.. ندیدید چقد قشنگ پیانو می زنه

من اعتماد به نفسم کمه آقای فرهنگ.. ولی اون با اعتماد به نفس ترین پسر دانشگاهه

آخه گفته سرطان داره .. می خوام باهاش ازدواج کنم و طلاهای بهش بدم تا ۶ ماه آخر رو شاد زندگی کنه

آخه باباش کارخونه داره 

به هر حال هر انسانی یه نیاز هایی داره دیگه... آقای فرهنگ

برای اینکه آزاد تر باشم

برای اینکه داره مهاجرت می کنه آلمان

برای اینکه می خوام یکی خوشبختم کنه

به خاطر نیازِ .......

برای اینکه سنم دیگه اینجوری ایجاب می کنه

چون همه ی بچه های فامیل ازدواج کردن

چون مورد خوبیه ... از دستم می ره 

آخه عاشقش شدم!

چون تو جامعه انتظار می ره بعد کار داشتن و مستقل شدن ازدواج کنم

.

.

.

.

 

 

 

گفت که هیچکدوم از اینا دلیل درستی برای ازدواج نیست 

دلیل درست اینه که آدم یه هم مسیر پیدا کنه تو راه اطاعت خدا و به جای یه بال دو تا بال داشته باشه برای پرواز و آرامش داشته باشه و نسل جدید تربیت کنه و... اینجور چیزا..

 

× به نظرم اومد که خیلی آرمانیه.. و معدود افرادی هستند که به این دلیل ازدواج کردن. شاید بعدا در این مسیر قرار بگیرن ولی دلیل اصلیشون؟

 

+ خب..

من سوال دارم از دوستان متاهلی که اینجا رو می خونن . بگن دلیل اصلیشون. چیزی که دلیل جواب مثبت دادنشون بود...چیزی که باعث شد برن خواستگاری یا خواستگار راه بدن چی بود؟ یه روز بعد از ظهر از سر کار اومدید. روی صندلیتون نشستید و به این نتیجه رسیدید که باید برای افزایش نسل بعد شیعه ازدواج کنید ؟ یا احساس کردید که روحتون به یه تعالی اتو کشیده نیاز داره ؟ 

 

+ دوستانی که ازدواج نکردن هم بیان بگن اگه بخوان ازدواج کنن به چه دلیلیه؟

با پیش‌فرض نداشتن مشکل اقتصادی و این چیزا.. نگید اصلا بخوایمم نمی تونیم به خاطر شرایط مالی..

 

+ من اینجا خودمم.. باهاتون صادقم‌. از شما هم می خوام که باهام صادق باشید.  قطعا تیک ناشناس مثل همیشه برای همه بازه  :) . و هیچ عاملی وجود نداره که حرفتون رو نزنید. کلیشه نمی خوام بچه ها ! حقیقت می خوام .  هویتتون رو پشت تیک ناشناس و جمله بندی های غیر عادتتون قایم کنید .... ولی حقیقت رو نه . من با شما رو دروایسی ندارم . شما هم نداشته باشید.

 

خودمم تو یه پست دیگه نظرم رو می گم . یا شاید تو کامنت ها  :))

 

 

+ بریم ؟

 

 

زبان رسمی اهل طریقت است سکوت

💜فکر کنم هرچی یکی بیشتر حرف داشته باشه برای گفتن بیشتر سکوت می کنه. کلا بعد یه مدت دیگه هیچی نمی کنه. فقط نگاه می کنه. بعدش دیگه حتی نگاهم 

نمی کنه. یکی مثل من می زنه به سرش فقط می خنده. یکی مثل یکی دیگه فقط گریه می کنه. یکی هم هیچ کاری نمی کنه. خوب کاری می کنه که هیچ کاری نمی کنه... 

 

💙مامان من همیشه می پرسه کجا بودی ؟ چیکار کردی ؟ کی بیدار شدی؟ کی رفتی بیرون؟ کی رسیدی ؟ چی خوردی؟ چی پوشیدی ؟ چرا اینو پوشیدی؟ 

چت شده ؟ چرا اینقدر سر موبایلی؟ کی بود زنگ زد ؟ چرا به تو زنگ زد ؟ چرا به دوستن پول دادی؟ با کی داری چت می کنی؟ گفتم با کی داری چت می کنی؟ راست بگو..دوباره چه خبر شده؟ چی داری گوش می کنی؟ این چرت و پرتا چیه که گوش می کنی؟ چه کتابی می خونی؟ حالا خلاصه ی این کتابه چی هست؟ حالا به چه دردی می خوره که اینو خوندی؟ نمی خوای بری با چرخ خیاطی کار کنی؟ نه؟ چرا نه ؟ پس الکی این همه پول دادم؟؟ تکلیف هاتو انجام دادی؟ ببینم؟ چه فایده که کار عملیت مونده؟

ناراحت کنندست ؟ نه 

ولی حس می کنم با این سوالا داره به روحم تجاوز میشه

واقعا انرژی لازم رو ندارم که حتی دروغ سر هم کنم. برای همینم مثل یه بچه ی خوب راستشو می گم. آره جوابش مهم نیست ولی نمی خوام بگم. می دونید چی می گم ؟ 

بعد براش سوال پیش نیاد که چرا با سوالهاش غمگین و غمگین تر می شم

در واکنش به این قضیه چی میگه؟

معلوم نیست با کی چت کرده با کی بیرون بوده که افسرده شده !

معلوم نیست داره چیکار می کنه.

نمازتو خوندی ؟

بله. 

واقعا؟ 

نه مامان دارم دروغ می گم -_-

 

نمازتو خوندی؟

نه.

خاک بر سرت =))))

 

💚از اونجایی که زندگی را دوست دارم مادرم را بیشتر....

حسم شبیه این مرداست که عاشق زنشونن که خیلی اذیت می کنه

یه روز صبح هرچی داره و نداره می فروشه تو یه چک روز مهریه ی زنش رو می ده 

با یه شاخه گل رز قرمز می ذاره رو میز

و می ره بالای پشت بوم

و خودشو می اندازه پایین :))

نسبت به خانوادم دقیقا همین حس رو دارم

عاشقتونم 

جونمم مال شم 

هرچی دارم و ندارم مال شما

بوس به همتون

و بعد خودمو بندازم از بالای بلندی پایین -_- 

 

 

💛حق با ژان پل سارتره.  تهوع یه حالت جسمی نیست. یه حالت روحیه :))

جلد دوم زمینه روانشناسی اتکینسون و هیلاری می گه آدما وقتی بدون دلیل احساس تهوع دارن که از چیزی تو زندگیشون احساس انزجار کنن... من احساس تهوع دارم! از چی متنفرم ؟ از اون یا از خودم یا از زندگیم ؟ 

از زندگیم...

از حماقت هام... از کارایی که باهام شده 

وظیفه ی بچه ی مسلمون چیه ؟

و باالوالدین احسانا تا... روزی که بمیرید :))))

منو آ ابن خونه ببرید بیرون :))))

منو از دست این دو تا فرشته نجات بدید :))))))

 

 

🧡لازم می دونم یه سری چیزا رو با روانپزشک داداشم در میون بذارم. اما گناه داره... می گم ولی الان نمی گم. شاید ترم ۲ این سال.. به شرط حیات  :))

 

 

❤من ۳ سال پاره شدم لب به سیگار نزدم. که این بچه جلوی چشم من روزی ۲ تا دود کنه؟ که.... نکش لا مذهببببب . می گم تاثیری هم داره ؟ می گه نخی ۳ دقیقه ! خیلی تاثیرگذار بود... ! خیلی !

 

 

💜شاید همه ی این حالت ها از توابع همون بیماری اسمشو نبره.. نمی خوام‌ درمان شم آقا ! نمی خوام ! می خوام روانی بمونم! آره می خوام روانی باشم ! 

گور بابای مدیتیشن و پیاده روی و دوش آب سرد و .. 

گور بابای سرترالین و لیتیوم و دزونلافاکسین !

همینطوری خوبم

بهم دست نزنید

گفتم بهم دست نزنیدددد

جیزززززززززز

برم خودمو درمان کنم که چی بشه؟؟ که پس فردا دوباره یکی بیاد روانیم کنه بره ؟؟ 

بذار بگن دیوونه بود که ترکش کرد :))) 

بذار روم عیب بذارن :))

سالم باشم که چی بشه ؟ که حالشون خوب بشه ؟ 

 

💙اونجا که ارشاد می گه : " من اینجوری نبودم و اینجوری شدم! من این مدلی نبودم ! بیبی... یادته :(( ؟"

 

💚لیاقت تو کسی نیست که برگرده.. لیاقت تو کسیه که هیچوقت ترکت نکنه :(

 

🖤روز مرگم .. رو قبرم بنویسین: " اینطوری می رن نه اونطوری :) "

 

💛همیشه بعد کات پروفایل یکی سیاه میشه ، یکی عکس دو نفره می ذاره :))

 

🧡Aj عزیزم . ببخشید که نتونستم به اندازه ی لیاقتت ازت متنفر باشم :(((

 

❤آهنگ می گه تو که از وسعت دیوانگی هایم خبر داری ..

فقط به یکی گفته بودم که چقد دیوونم.. که خنگ تر از این بود که بفهمه

بعد اونم نه.‌. به هیشکی نگفتم راستش 

به درد نمی خوره خب

 

 

🤍⭐شاهد بارش لطف خدا از هرسو به هرجهت در هر آن هستیم💫☁️

 

 

🖤چند سالِ دیگه بگذره؟     یعنی نمی بینیم همو ؟

من؟

می رم

ولی باز تو بدون

همیشه

یاد تو

از خاطر من فراموش 

نمیشه 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه ای از تفریح در اصفهان :

بریم چهارباغ یه چیزی بخوریم.

چرا؟

چرا من خیلی مامانم رو دوست دارم و مامانم خیلی خیلی داداشم رو دوست داره؟

 

حتی اینجا هم عشق یه طرفه ؟😐😑😂😂