🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

پیوندهای روزانه
۲۹
اسفند ۰۱

امشب دکتر مصدق زود خوابیده تا فردا صبحِ اول وقت بره صنعت نفت رو ملی اعلام کنه .

دمت گرم مرد. 

 

 

+ بعضاً شبهه ایجاد شده برای دوستان که دکتر مصدق برای فرار از خونه تکونی این مهم رو به انجام رسونده . باید بگم که نه . به گواهی تاریخ همه ی خونه تکونی ها ( حتی خونه تکونی حلزون ها و لاکپشت ها هم) تا ۲۹ اسفند تموم شده و این مرد بزرگ آرمان والا تری نسبت به فرار از خونه تکونی داشته .

+ باز اگه شبهه ای بود مطرح کنید . در حد توان علمی و فصاحت گفتار پاسخ می دم 🗿 

+ رو در وایسی نکنید دوستان !

چرا که ندانستن عیب نیست نپرسیدن عیب است🗿

+ کسی بطری پپسی منو ندید؟ همین جاها بود ها . قرار بود واسه خودم باز کنم.

+ ای بابا

اسیر شدیم این وقت شب 🗿🍉

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱/۱۲/۲۹
ماه زده

نظرات  (۶)

۲۹ اسفند ۰۱ ، ۰۱:۵۰ ماهی سیاه کوچولو

دلم پپسی خواست این وقت شب :))

پاسخ:
ماهی سیاه کوچولو.....
سلام
همه ی پپسی های من مال تو 🥺🥺💙🤍❤
۲۹ اسفند ۰۱ ، ۰۶:۰۶ شاگرد خیاط

یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود

وز لبِ ساقی شرابم در مَذاق افتاده بود

از سرِ مستی دگر با شاهدِ عهدِ شباب

رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود

در مقاماتِ طریقت هر کجا کردیم سِیر

عافیت را با نظربازی فِراق افتاده بود

ساقیا جامِ دَمادَم ده که در سِیرِ طریق

هر که عاشق‌وَش نیامد در نفاق افتاده بود

ای مُعَبِّر مژده‌ای فرما که دوشم آفتاب

در شکرخوابِ صبوحی هم وثاق افتاده بود

نقش می‌بستم که گیرم گوشه‌ای زان چشمِ مست

طاقت و صبر از خَمِ ابروش طاق افتاده بود

گر نکردی نصرتِ دین، شاه یحیی، از کَرَم

کار مُلک و دین ز نظم و اِتِّساق افتاده بود

حافظ آن ساعت که این نظمِ پریشان می‌نوشت

طایرِ فکرش به دامِ اشتیاق افتاده بود

 

مصدق و ماهزده جفتشون یه ریگی به کفش داشته ان حالا خونه تکونی نه ....یه چیز دیگه

من حدس میزنم مصدق تو مجلس یه کسی رو داشته خیلی دلش اونو می خواسته

پاسخ:
وای چه شعری :) 
شعر که نیست . مع هذا، زبانِ حالِ مجسمه :) 

عه عه 
مصدق جان لو رفتیم .
شاگرد خیاط خیلی باهوشه.  بدجور شناساییمون کرد .
بیا پشت صنعت نفت قایم شیم که رنگ رخسارمون رو نبینه کسی 
شاگرد خیاط سر درون رو زود می فهمه .....


۲۹ اسفند ۰۱ ، ۰۶:۱۲ شاگرد خیاط

حتا حتا خیاطیای ما هم تموم شده تا ۲۹ اسفند

من میگم ای ول مرد 

حاالا شب عیدی لازم بود این همه سیریش بشی صنعت نفت ملی کنی؟

میزاشتی بعد عید طوری میشد؟

به نظرم بازم باید حول و حوش موضوع تحقیق بشه

نیگا این ماه خسوف کرده ما هم رخساره برافروخته....همتت به همت مصدق نزدیکه

مشکوک میزنی

 

پاسخ:
مصدق هم شخصیت عجیبی داشته ها 
والا کی ۲۹ اسفند قلبش به خاطر نفت میهنش می زنه؟


😅😃😃😍🤩


دلم می خواد ببینمتون :((
کاش می شد :(

صبا جان توچرا دیر خوابیدی ؟:)

پاسخ:
نفتِ من با پای خودش رفت تو یه کشورِ دیگه 
نفتِ من خوشحال تره وقتی دستِ غریبه هاست 
من کی رو داشتم که امروز صبح ملی اعلامش کنم :)
دکتر مصدق باید زود بخوابه بهار خانم
نه ما معمولیا
۲۹ اسفند ۰۱ ، ۱۰:۴۶ شاگرد خیاط

واااای چه شعر خونینی گفتی

کی رو داشتی ملی اعلامش کنی

دست گرمی بیا کل بیان و ما و کامنتامون مال تو ملی اعلامش کن

پاسخ:
اختیار دارید
شما باید ما رو ملی اعلام کنید 😍😍🤩🤩❤
۲۹ اسفند ۰۱ ، ۱۵:۱۰ 🦋 پروانه .🦋

از کجا معلوم

شایدم مرحوم مصدق دلش به حال خانومای خونه تکن سوخته، گفته یه روزم یروزه، یکاری کنم به تعطیلی های دم عید اضافه بشه، بلکم آقایون یکم کمک حال خانومشون باشن، بیشتر از توانشون حرص نخوره هی بگه: ای وای، داره سال تحویل میشه، هنوز کارام مونده.

اگه دروغ میگم، بگو دروغ می گی 😂😂

+ راستی مطمئنی دنبال بطری پپسی می گشتی؟ زودتر میگفتی با جام شراب و باده ی مستانه و خنیاگر و تار و نوا میومدم از تنهایی و خماری درت می‌آوردم. 😍❤️

 

+ خواستم بفهمونم که بععلهه. خانوم پروانه هم آرره. 😄😄

پاسخ:
راست می گید کاملا🗿❤
عه 
به به 
خانم پروانه هم از خودمونن :)) 
چه سعادتی 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">