🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

پیوندهای روزانه

۴۹ مطلب در خرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

۱۰
خرداد ۰۲

حسّ و حال همه ی ثانیه ها ریخت به هم
شوق یک رابطه با حاشیه ها ریخت به هم

گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدیّ و همه ی فرضیه ها ریخت به هم!

روح غمگینِ تو در کالبدم جا خوش کرد
سرفه کردی و نظام ریه ها ریخت به هم

در کنار تو قدم می زدم و دور و برم
چشم ها پُر خون شد، قرنیه ها ریخت به هم

روضه خوان خواست که از غصه ی ما یاد کند
سینه ها پاره شد و مرثیه ها ریخت به هم

پای عشق تو برادر کُشی افتاد به راه
شهر از وحشت نرخ دیه ها ریخت به هم

بُغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند
دلمان تنگ شد وُ قافیه ها ریخت به هم
.
.
من که هرگز به تو نارو نزدم حضرتِ عشق!
پس چرا زندگیِ ساده ی ما ریخت به هم؟!

 

 

 

امید صباغ نو 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۳۲
ماه زده
۱۰
خرداد ۰۲

یکی دو هفتست هرکی منو می بینه میگه چرا خوب نیستی

همکلاسیم گفت چرا اینقد از درون ناراحتی

دوستم گفت هر کاری از دستم بر میاد بهم بگو

یکی از بچه ها دو هفتس هر روز بهم زنگ می زنه، می پرسه واقعا خوبی؟

هرچی می گم به خدا آره. میگه نه خوب نیستی من می دونم.

داداشم می گفت تو چرا اینقد غمگینی؟

یکی گفت الهی خدا غم رو از دلت برداره غصه نخور

این یکی دو هفته من فقط هاج و واج نگاهشون می کردم‌. چرا این همه آدم بهم می گفتن غمگین وقتی من تو بهترین و شادترین روزای زندگیم بودم ؟ وقتی این دو سه هفته کاری جز خندیدن و از ته دل شاد و آروم بودن نکردم؟

چرا هر بار بهشون گفتم بابا به خدا من حالم خوبه.... به خدا من خوشحالم... نمی دونم درباره ی چی حرف می زنین...!

سرشون رو تکون دادن و با ترحم گفتن غصه نخور.....رو ما حساب کن....

بعد اتفاق های امروز صبح

فهمیدم انگار همه فهمیده بودن می خواد چی بشه

به جز من :)

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۲ ، ۱۴:۳۳
ماه زده
۰۸
خرداد ۰۲

شکست عشقی رو بیخیال ولی تا حالا 
آرایش کردی زشت تر بشی؟ :))))))))))))))))))))))))))))))

۱۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۱ ۰۸ خرداد ۰۲ ، ۰۳:۰۲
ماه زده
۰۷
خرداد ۰۲

مثل خیلی از بیانی های دیگر هر روز ، روزی چند بار اینجا را چک می کنم

از حرف پرم

می خواهم بنویسم

نمی توانم بنویسم

می خواهم بگویم 

نمی توانم بگویم

من با شما حرف دارم بچه ها 

من با شما حرف دارم

نمی دانم چه حرفی 

یعنی می دانم چه حرفی ولی آن ها حرف نیستند 

احساسند 

و خسته تر از آنم که به کلمه تبدیلشان کنم

خسته تر از آنم که بگویم دقیقا چی شده 

خسته تر از آنم که مثلا قبلا ها تا ۲ و ۳ شب در سایت های فال و طالع بینی پرسه بزنم 

گریه ام نمی آید 

اشک هایم می گویند : برو عاموووو.  باز هم برای همان قضیه ی تکراری؟! 

از فرط اهمیت دادن اهمیت نمی دهم

زندگی دشوار است

چرا باید بترسم که مرا نخواهی؟

نمی ترسم

اصلا هم نمی ترسم

تو من را از دست می دهی . خودت ضرر می کنی

می خواهی نخواهی؟ 

نخواه 

اما بعد از آن همه چیز زندگی ام به خودم مربوطه است. با هرکس بروم . با هرکس بیایم . خودم را به هر جهنمی بیندازم.  خودم را دست هر مرد و نامردی بدهم به خودم مربوط است. می فهمی؟ به خودم !

حس می کنم این حجم از واقع گرایی و مطیع بودن هم خوب نیست

کاش مثل آن دختر ها بودم که همیشه منتظر شاهزاده ای با اسب سفیدند که به کاخ رویاهایشان ببرد. 

آن ها که کوچکترین ناملایمات را تاب نمی آورند و با گریه و درشکه ی طلا بر می گردند به قصر پدرشان 

اما من چی؟

هر اخلاق خوبی دارد می گویم هیچکس جز او این ها را ندارد

هر اخلاق بدی دارد خودم را تطبیق می دهم و با آن سازگاری می کنم

زود عصبانی می شود؟ فدای سرش. خسته است.  درک می کنم و حرف هایم را نمی زنم.

پول ندارد؟ فدای سرش . مهم این است که تلاشش را می کند.

به احساسم شک دارد؟ فدای سرش. بیشتر خودم را رنده می کنم تا دیگر شک نداشته باشد. 

در حد مرگ غمگینم و نیاز دارم باهاش حرف بزنم ولی خسته هست و می خواهد استراحت کند؟ فدای سرش. چند صفحه کتاب می خوانم ، با عروسک هایم حرف می زنم و بعد می خوابم.

حس می کنم نوع به روز و جهش یافته ی دختر های بی سر و زبان قدیمی هستم 

که همیشه می گویند چشم ، همیشه سکوت می کنند، همیشه کوتاه میایند تا زندگی شان به هم نخورد 

چرا طغیان نمی کنم؟

چون معتقدم وقتی مهربان ترین مرد دنیا با من این رفتار را دارد هیچکس رفتار بهتری از او با من نخواهد داشت

حس می کنم با هرکس که باشم بعد از چند سال همینطور رفتار می کند 

حس می کنم زندگی همین است و نه فقط او

بقیه ی آدم ها هم همینند 

چرا صبر می کنم؟ 

برای اینکه اسم یک مرد کنارم باشد.

همینقدر ساده 

چون شرمم می آمد از پیشنهاد هایی که وقتی نباشد بهم می کنند

اینطوری دست کم حتی وقتی قهر باشیم می توانم بگویم یک نفر پشتم هست

تا دهن های کثیفشان را ببندند

همین چند وقت پیش یک نفر از اهالی بیان(که ۲۰ سال هم بزرگ تر از من بود) خودش را دوست و قابل اعتماد و امین جا زد و از زندگی ام پرسید

وقتی مشکلاتم را گفتم چی جواب داد؟ 

+تو دختر باهوشی هستی. خوش به حال شوهرت.

×من با لحن خودستایانه: اوه البته که خوش به حالش.....

+حالا بیا چند شب صیغه ی من شو تا ببینم چقدر خوش به حال شوهرته.  هر چقدرم بخوای بهت می دم.

×من: .... در حالی که دست و پام می لرزید و نمی دونستم چی جواب بدم :))))

 

هرچند بعضی ها اینقد وقیحند که رحم نمی کنن حتی وقتی با یه نفر باشی 

مثل یه مزاحم آشنا که دیروز پیام داده بود و اصرار داشت با هم باشیم.

گفت اونو ول کن بیا با من 

گفتم نمی خوام چنین کاری کنم. دوسش دارم.  ولم کن 

چی جواب داد؟

گفت اشکال نداره ولش نکن . فقط با منم باش  :))) . اون که قرار نیست بفهمه.

گفتم می فهمی داری چی می گی؟ من هیچوقت بهش خیانت نمی کنم حتی وقتی باهام خوب نیست.

گفت بی خیال از زندگیت لذت ببر .

چقدر یه نفر می تونه بی همه چیز باشه؟ 

 

دلم می خواهد پشتت  قایم بشم 

و از من محافظت کنی 

نمی خوام دیگه خودم مراقب خودم باشم

اما قضیه اینه که تو هم مثل من خسته ای

تو هم می خوای به من تکیه کنی 

تو هم می خوای پشت من قایم شی

چه قشنگ

چه تلخ 

اشکال نداره فدای سرت

بیا این بار هم تو به من تکیه کن 

تا هروقت خواستی

تا هروقت شکستم سرت رو بذار رو شونه ی من 

فرض کن من خونتم 

تا زندم ازت محافظت می کنم 

بعد از خودم؟

نمی دونم عزیزم 

بهش فکر نکن 

چشماتو ببند.  خودم فردا بیدارت می کنم

تا وقتی زندم . سرا رو بذار رو شونم و بخواب. تا وقتی زندم از پیشت نمی رم . حتی اگه سرم داد بزنی بگی برو. 

من تو نبودنت لب پر شدم . غیرتت می ذاره تو باشی و لکه بندازن رو لیوان شیشه ایت؟ 

اذیتم نکن دیگه 

سنی ازمون گذشته 

بچه که نیستیم  :)

هستیم؟

 

 

+

مثل آن شیشه که در همهمه باد شکست
ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست
با شب غرق غم و تیره و تارم چه کنم
با دلی تنگ که از داغ تو دارم چه کنم
بی قرارم چه کنم
واسه رفتن تو داده باد مرا
باورم نیست چنین برده ای یاد مرا
تا دلی هست بیا رفتم از دست بیا
بغض تو راه نفس های من را بست بیا
به هوای دل بیچاره که تنگ است بیا
آه جز آینه ای کهنه مرا همدم نیست
پیش چشمان خودت اشک بریزی کم نیست
آه برگرد اگر آه مرا می شنوی
گوش کن ناله جان کاه مرا می شنوی
غصه رفتن تو دادِه بر باد مرا
باورم نیست چنین برده ای یاد مرا
تا دلی هست بیا رفتم از دست بیا
بغض تو راه نفس های من را بست بیا
به هوای دل بیچاره که تنگ است بیا

 

۱۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۲۱
ماه زده
۰۶
خرداد ۰۲

خوبی؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۴۱
ماه زده
۰۴
خرداد ۰۲

نمی دونم چند تا بچه تو دنیا هستن که آرزو دارن مامان باباشون از هم جدا بشن

یه بچه؟

خب اون بچه منم 

چرا؟

چون بابام لیاقت مامانم رو نداره 

دلم می خواد مامانم رو جایی ببینم که لیاقت خوبی هاش رو داشته باشن

چیزی که بابام سال هاست ثابت کرده نداره 

به ظاهرشم نمیاد 

روشن فکر و منطقی و تحصیل کرده و دانشگاهی و هنرمند و استاد و .......

نباید اینا رو می گفتم . نه؟

نمی دونم گفتم دیگه

بی خیال 

 

۱۰ نظر موافقین ۸ مخالفین ۲ ۰۴ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۴۶
ماه زده
۰۳
خرداد ۰۲

اینقد ناراحتم که خوابم نمی بره
ولی من عادت دارم با گریه بخوابم
یه روز که یه جایی بودم خیلی دور تر از اینجا
به شمع های کیک تولد ۴۰ سالگیت نگاه کن
به خودت بگو شاید واقعا عاشقم بود
صدام بزن
اگه هنوز روی خاک باشم می گم جانم
بعد شمع هاتو فوت کن
آرزوت برآورده میشه
نبودن من
می دونی من خیلی با خودم تنها بودم
آدم وقتی عاشق یکی باشه و پس زده بشه درد می کشه . نه؟
اونم درد خیلی زیاد
مثل اینه که تموم شب رو بالا سر جنازه ی خودت گریه کنی
صبح فرداش اشک هاتو پاک کنی بری سر کارات
من خیلی تنها موندم 

منو زیادی تنها گذاشتی 
یاد گرفتم از دور دوستت داشته باشم
یاد گرفتم وقتی نیستی دوستت داشته باشم
یاد گرفتم دوستت داشته باشم ولی هیچوقت بهت نگم
یاد گرفتم دوستت داشته باشم ولی بذارم زندگیتو بکنی
یاد گرفتم احترام بذارم به تصمیمت که نخوای تو زندگیت باشم
یاد گرفتم هیچکس ناراحتی هامو نبینه
یاد گرفتم از درون تحقیر شده و شکست خورده باشم ولی آدما سر خم شدمو نبینن
یاد گرفتم عادت کنم به اینکه گفتی برای همیشه خداحافظ ....
و فقط تو خودم گریه کنم
می گی حرف از گذشته می زنی؟
تو خیلی خوبی ها داری 
آدم که عاشق میشه یعنی تسلیم محض
یعنی من برای تو
می خوای دوسم داشته باشی 
می خوای شکنجم بدی 
می خوای بکشی 
می خوای بمونم
می خوای بندازیم دور
می خوای هرکاری کنی من مال تو ام
منم تسلیم محض
هرکاری می خوای باهام بکن
من آدم عجیبیم 
درد نداشتن تو منو عجیب کرد
من با غم نداشتنت آشنا ترم تا خودت
می دونم مشکلاتم به نظرت مسخره و بی ارزش میاد
خیلی اذیتم کردی امشب ها
اشکال نداره من .. نمی رم
من اینقد اینجا می مونم تا بمیرم
دلم واسه گریه کردن و غمت تنگ شده بود
مرسی که گذاشتی دوباره غمت رو بغل کنم
شاید حق من نبوده شادی اصلا
غم هم چیز قشنگیه ها
بهم بگو دردت خیلی بچگونس
بلاکم کن بگو خیلی پیام دادی
جوابم رو نده
بگو اصلا نمی خوامت
نادیدم بگیر
غمگینم کن
تو غمگینم کن
من عاشق اینم که تو غمگینم کنی
من با غمت خاطره دارم

من با غمت زندگی کردم زیر یه سقف زیر یه لباس تو یه بدن
قلب ترک خورده ای  که پشت همه ی این شخصیت هاست دوستت داره
خودت انتخاب کن
یه دختر شیطون و شاد باشه که غیر دلبری کردن ازت به هیچی فکر نکنه
یا یه زن ۳۸ ساله ی عاقل که برای هرچیزی پیشنهاد های منطقی بده
یه دختر لوس که برای همه چی بهت وابسته باشه
یه دختر کم توقع که حاضره همه ی عمرش رو بی اجازه از خونه بیرون نیاد
یا دختری که رد بوسشو رو چند تا نامه جا بذاره و آخر داستان برات دست تکون بده و تموم ۱۰ طبقه رو سقوط کنه؟
من خیلی بیشتر از چیزیم که نشون دادم
خودت بگو کدوم من رو می خوای
همون می شم
برای تو
حالا صبا ناراحت بود که بود
می گی شب به خیر 

آفرین نادیدم بگیر بگو که مهم نیستم

تحقیرم کن 

بذار غمگین بمونم

من عادت دارم.  آره . اگه باهام مهربون باشی لذت نمی برم.

بی رحم باش

خوابت مهم تره ازمن

خسته ای خب

منم خستم 

خیلی خوابم میاد

بذار منم بخوابم

فقط چند دقیقه 

صدا ها رو واضح نمی شنوم

جاش همونجاست که بهت گفتم. کشو دوم میزم . تو یه پاکت سفید

اگه زیاد خوابیدم تو به خودت سخت نگیر

آره منم دوستت دارم 

نه فقط یکم خستم

همین یه شب بغلم کن

موهامو ناز کن

باهام حرف بزن تا خوابم ببره 

با هیولاهای زیر تختم دعوا کن 

برام آب بیار 

عروسک هامو کنارم بذار زیر پتو 

برام لالایی بخون 

سرم رو بذار رو شونه هات 

بذار با صدای قلبت آروم بگیرم 

بهم بگو گریه نکن. من پیشتم عزیزم.  دیگه هیچوقت تنهات نمی ذارم.

برام قصه ی یه دختر کوچولو رو بگو 

که عاشق یه شاهزاده میشه 

و تا همیشه تو قصر بالای تپش با لباس صورتی پرنسسی خوشبخت می مونه 

بهم بگو صبح که بیدار شدی برات یه لباس پرنسسی می گیرم چون تو پرنسس کوچولوی منی

بهم بگو صبح که بیدار شدی با هم می ریم کل دنیا رو بگردیم 

بهم بگو صبح که بیدار شدی دیگه از خودم جدات نمی کنم

بهم بگو صبح که بیدار شدی خودم اشکاتو پاک می کنم

بهم بگو دوستت دارم 

بگو دیگه هیچوقت فراموشم نمی کنی .... حتی اگه یه روز نباشم

بغلم کن 

بذار تو بغلت خوابم ببره 

قول می دم دختر خوبی باشم

قول می دم دیگه بیدار نشم

 

۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۰۲ ، ۰۲:۴۵
ماه زده
۰۲
خرداد ۰۲

🔺برای بار هزارم؛
اگر زندگی و آینده یک جوان را با یک کارت پایان خدمت گروگان بگیرید و طرف را با زدن ده ۲۰ تیر در میدان تیر جلوی اشرار مسلح بگذارید آنهم بدون رضایت قلبی خودش و خانواده‌اش، هم به امنیت خیانت کرده‌اید هم به فلسفه شهید و شهادت…
خودتان را تحمیق نکنید!

🔺حساب کسی که یک موقعیت پر خطر مثل نظامی‌گری را بخاطر یک آرمان یا هر انگیزه دیگر داوطلبانه انتخاب می‌کند جداست،
ولی گروگان گرفتن یک جوان و فرستادن اجباری گروگان جلوی گلوله و شهید خطاب کردن کشته‌های پدیده رضاخانی ریشه‌ای در فقه و شرع ندارد!
مثل ذبح شرعی خوک است.
خودتان را گول نزنید!

🔺مادر شهیدی که با افتخار مسیرش را انتخاب کرده با مادر جوان مجبور متفاوتست.
بابت تک تک آه مادران دسته دوم که با هزار امید و آرزو جوان بزرگ می‌کنند و بخاطر یک کارت پایان خدمت تحویل شما می‌دهند و اینجوری امانت ها را با دسته گل پرپر برمی‌گردانید خدا بداند چجوری جواب پس خواهید داد.

🔺منظورم فقط صدر تا ذیل مسئولان مملکت نیست.
همه فقها، علما، مراجع، صاحب تریبون‌ها و صاحبان منابر، رسانه‌ای‌ها، روزنامه نگارها، فعالان دانشجویی، مداحان، مدعیان اسمی تشیع و هر کسی که در برابر این پدیده ضد شرعی و ضد امنیت سکوت کرده، در هدر شدن خون جوان‌های این مملکت شریک است.

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۲ ، ۱۷:۲۹
ماه زده
۰۱
خرداد ۰۲

یه آقایی میاد پیش من هربار از خوشبختی و خوش شانسی پسرای دیگه میگه 

همه ی پسرا موفقن من شکست خوردم

همه ی پسرا خوشبختن من بدبختم 

همه ی پسرا خوشگلن من زشتم

همه ی پسرا رو یکی دوست داره فقط من تنهام

امروز رفتم کافه چند تا پسر دیدم که ...

امروز رفتم اداره یه پسر خوشبخت دیدم‌‌...‌‌...

 

اون: 

امشب که رفته بودم پارک چند تا پسر خیلی خوشتیپ دیدم که لیاقتشون بیشتر از من بود. همشون با رل هاشون اومده بودن. اونا دوست داشتنی و خوشگلن ولی من دوست نداشتنی ام. راهکاری داری؟

من: 

بله البته .

از این به بعد به جای پسرا به دخترا نگاه کن.

 

 

 

 

+ دوستانی که مشاوره و راهکار می خوان خصوصی پیام بدن🗿

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۲ ، ۲۳:۲۹
ماه زده