🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

پیوندهای روزانه
۱۴
تیر ۰۲

موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۲/۰۴/۱۴
ماه زده

نظرات  (۵)

من نه چپم نه راست، 

 

ولی برگام ریخته بود 12 م تیر... 

12 م تیر داشتم برمیگشتم به سمت متروی قلهک،

اگه هنوز برنداشته باشنش، یه تابلویی هست از اولین پله های بعد گیت که میای پایین یه دیوارنمای کارشده اس که  عکس شهدای مختلفی روشه، خیلی وقته اونجاس

ولی 12م بود داشتم برمیگشتم، دیدم که عه ای دل غافل این چهره زیبا کیه که خیلی اومده توی چشمم، خیلی یهویی چشمم خورد بهش، و جالب بود چندثانیه نگاهش کردم و حس خوبی گرفتم، تصویر آرمان بود اصن یه طور خاصی بود، یه انرژی عجیبی بود ساطع میشد،هیچ وقت اینطوری نمیشد از اون قسمت رد شم عکس شهداو اینا به چشمم بیاد... اما گفتم با خودم ولش کن به چه چیزایی نگاه میکنیا، اینا ارزشی ان و فلان و بسان... حتما خوشحالیت و حس خوبت از یه چیز دیگه س. 

بعد برگام، و کرکام و شاخه هام حتی همه جمیعا ریزش کرد عصرش فهمیدم تولدش نزدیکه... و الکی یهویی اون عکسش به چشمم نیومده بود.😐😑

نمیدونم چه معنی ای میده

هنوز برگ ریزونم

 

پاسخ:
خیلی این شهید نازه
خیلی هم کوچولوعه 
دهه هشتادیه 
ولی زیر شکنجه حاضر نشد به عقایدش پشت کنه 
اونم شکنجه ای که هممون دیدیم شامل چیا بود.....
جدی خیل روح پاک و بزرگی داشت ها دنیا .‌‌‌..

تو خودت پستای وبلاگم رو دیدی که تو چه فضاییه و در مورد چیه 
این طور نیست متاسفانه که خیلی مذهبی و انقلابی و اینجور چیزا باشم 
ولی در مورد آرمان حس می کنم قضیه فرق می کنه

من فکر می کنم تو این نشانه های محیط پیامی هست برات
آرمان...
باهات کار داره

رفتی شما؟ 

پاسخ:
نه 
من ایرانم و ...
آرامان عراقه :(((

شما جای من برید😭 
۱۴ تیر ۰۲ ، ۱۰:۳۳ اقای ‌ میم

روحش شاد

ان شاء الله دستگیر ما باشند

پاسخ:
بله ...
ان شاالله 
۱۴ تیر ۰۲ ، ۱۱:۵۴ اقای ‌ میم

شما هم به نظرم خیلی هم انقلابی هستید

اینو واقعا میگم

پاسخ:
عاح
مچکرم
امیدوارم که باشم

هنوز بهش که فکر میکنم مو به تنم سیخ میشه که چطور بعد امتحان و همینطوری رفتن،

یهویی فقط چشمم بخوره به عکس آرمان بعد به خودم بگم وای این کیه چقدر خوشگله(به چشم داداشی و اینا) و اصلنم یادم نیاد چطور تو اون برهه رفت... هنوز برگریزونم خدا میدونه... صورتش اونموقع یه طور دیگه به چشمم اومد. پشمامممم ینی. 🤯

اره صبا(اگه اسمتو درست گفته باشم)

مطمئنم این اتفاق باید یادم بمونه.

مردم ما آخه!؟ امان امان... 

ببین چرا متاسفانه اخه؟

تو داری کاری رو و روشی رو دنبال میکنی که به نظر خودت درسته و خودت راجع بهش فکر کردی و کسی قالبت نکرده. 

الان حق و ناحق مرزش خیلی باریکه. 

روی مرز راه رفتنم هنر میخواد، 

غصه حزب چپ و راست رو نخور. اون چیزی که حس میکنی و دل خدایی ت میگه درسته رو دنبال کن. شده جمع تناقضات باشه. 

ببین خدا یه دنیایی ساخته که وقتی برای یکی بد میخوای، شده نیم سر سوزن بد براش میره، بعد تو درستو که برای خودت بخوای، با چه شدت و حدتی میاد سمتت...

خیلی منبر رفتم... 

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">