۱.زندگی مثل یه کفش نو خیلی گرون و با ارزشه
که اولای زندگی برات گشاده
یه شب می خوابی
صبحش بیدار می شی ...
و بوم !
برات تنگ شده .. :)
از اون روز تا آخر عمرت هر روز بیشتر از روز قبل پاتو می زنه
خیلی گرونه
و خیلی شیکه
ولی هیچوقت اندازت نیست
نمیشه
نخواهد شد ! :)
۲.رنج؟
رنج چیه ؟
رنج وجود نداره :)
نه بابا ...
۳.زندگیم در چه وضعیتیه؟
بیاید یکم در مورد زندگی من حرف بزنیم....
یه کانون فرهنگی توی دانشگاه تشکیل داده بودیم که برای شهدا کار می کرد
با عشق..
منم دبیرش بودم
و چند روزه که بچه ها بر علیهم کودتا کردن
درحالی که من داشتم ریش نداشتم رو پیش بسیج اساتید گرو می ذاشتم و هماهنگی برنامه ها رو می کردم و لوگو می زدم.... اونا داشتن یه گروه دیگه درست می کردن...
کم کم همشون در جواب پیام های با ذوق و شوق من لفت دادن...
و فهمیدم یه گروه دیگه دور هم جمع شدن و یه دبیر دیگه انتخاب کردن :)
انگار که دارید تو یه کلاس درس می دید
بچه ها یکی یکی می رن آب می خورن
آخری که می ره می بینید به یه کلاس خالی درس می دادید :)
می رید بیرون می بینید همشون تو یه کلاس دیگه جمع شدن و معلم جدیدشون داره بهشون درس می ده :)
۴.تو روز روشن گذاشتنم کنار
چند شبه خوابم نبرده از شوک این قضیه
قلبم درد می کنه
چقد سخته اونا که زیرابشون رو می زنن و کارشون رو از دست می دن....
از شکست عشقی اگه سخت تر نباشه راحت تر نیست
اینا مهم نیست
مهم اینه که کانون مال شهدا بود
و حس می کنم شهدا به خاطر اعمالم بیرونم کردن :)
خیلی قشنگ بهم گفتن اینجا جای آدمای به درد نخور و ناپاکی مثل تو نیست :)
گفتن نمی تونی مسئول کار ما باشی و ضد ما عمل کنی ...
درس سختی بود
حق دارن
دست رد الهی به سینم خورد ... ^^ :)))
۵. دست رد به سینه خوردن ؟
آره A هم همینو می گفت
وقتی گفتم چرا بعد ابن چند سال رابطمونو جدی می کنی گفت نخواستم دست رد به سینت بزنم ^^
۶. عروسی پسر همسایه ی ۱۲ سال پیشمون بود
بما با این بچه هه موشک بازی می کردیم
حالا ازدواج کرده ●~●
۷. داشتم فکر می کردم چه خوب می شد اگه با کسی که دوسش دارم ازدواج می کردم
اما آخرین حرفاش یادم افتاد ..
به نظرت ما یه روز می تونیم...
گفت به طرز بی رحمانه ای می گم نه :)
۸. ولی دل آدم نمی فهمه نه یعنی نه
آدم وقتی بکی رو دوست داشته باشه فکر می کنه نه یعنی شاید
نه یعنی تلاش می کنم
نه یعنی روش فکر می کنم
نه یعنی دارم ناز می کنم
نه یعنی آره ..
۹. می دونم ..
نه یعنی نه ^^
نه یعنی نمی خوامت
نه یعنی شرایطش نیست و نمی خوامم باشه
نه یعنی برام اینقدرا هم جدی نیستی
نه یعنی نه
۱۰. یه سی تی اسکن از مغز عزادارانِ ملت مظلوم اسرائیل رو می خوام
چی پر کرده مغزشونو؟ شک دارم حتی گچ باشه...
۱۱. حس می کنم شهدا کانونشون رو از وجود من تطهیر کردن...
با ۳ بار آب قلیل
یا یه بار آب کر :) ^_^
و حتی استحاله :)
۱۲. دلداری نمی خوام
فحشم بدین
تا کمتر بد باشم :)
۱۳. اگر روزی شوهر کردم تو عروسیم شوهرم رو دقایقی از مجلس می فرستم بیرون که بندگان خدایی که لباس آزاد پوشیدن و خدا تومن شینیون کردن موهاشون زیر روسری نچله و بتونن برقصن :)))
۱۴. شما چه خبر ؟
بیاید با هم حرف بزنیم
درد و دل پی :) ^_^
درباره 11 به نظرم یه طرفه به قاضی نرید