🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

🌤ماهشهر🛫🧳

آسمانی شو که از یک خاک سر بر می کنند بید های سر به زیر و سرو های سربلند

پیوندهای روزانه

سرگشاده از یک دانشجوی شهرستانی به تهرانی ها

چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۲، ۰۱:۱۲ ق.ظ

سلام برادر و خواهر عزیز تهرانی ام

حال شما چطور است ؟

روز هایتان چطور می گذرد ؟

شب هایتان چه ؟

درس هایتان چه ؟

جنس دغدغه هایتان هم مثل خودتان تهرانیست؟

فریاد عدالت خواهیتان هم مثل خودتان لهجه ندارد ؟

 

آینده ی تان به روشنی شب های پایتخت است ؟ یا مثل ما شهرستانی ها سایه روشن کارمندی و دبیریست یا مثل آن دهستانی ها تیره و تاریک است ؟

 

گوش های مسئولان چطور ؟ به لهجه ی ترکی و اراکی و همدانی ما آشنا نیست که تنها صدای مطالبه گری شما تهرانی ها را می شنود؟

 

نشریات دانشگاه شما هم مثل دانشگاه ما به تعداد سبیل های گرو گذاشته ی سردبیر چاپ می شود ؟ یا با با هر تیراژی که خودتان بخواهید ؟

 

تشکل های شما هم موازی کارند یا همه موثر و هم راستا کار می کنند ؟

 

از کانون های فرهنگی تان چه خبر ؟ ویراستاری معاونت فرهنگی را می کنند یا خودشان صاحب رای و نظر و بیانیه و عقیده اند ؟

 

مسئول های سیاسی دانشجویی شما هم بعد از انتقاد آب خنک و کمپوت آناناس می خورند ؟ یا در جلسه ی رسمی با حضور دکتر فلانی لوح تقدیر و دعوتنامه ی همکاری دریافت می کنند ؟

 

شما هم کار دانشجویی هایتان هر سه دقیقه هزار تومن می افتد ؟ 

 

شما هم کار دانشجویی هایتان تایپ و پاور پوینت و اتوماسیون اداری کارمند هاست ؟ 

یا در دفتر اساتیدتان پروپوزال و پژوهش تنظیم می کنید ؟

 

 

شما هم مثل ما از صبح تا شب در دانشگاه کفش پاره می کنید تا یک پیام را به دیوار دانشجو بچسبانید ؟

 

شما هم مثل ما می دوید ؟

 

شما هم مثل ما نمی رسید ؟

 

در زمانی که شما رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه و سخنگوی کمیسیون اقتصادی و وزیر امور خارجه را راه و بی راه به دانشگاهتان دعوت می کنید و صندلی داغ با اسانس چای آویشن برگزار می کنید ما اینجا تی بگ های چای دبش را در ترموست ها دم می کنیم و باقیمانده ی سبیل سردبیر سطور بالا را نزد اساتید گرو می گذاریم تا با ۱ ساعت گفتگو ما را به فیض اکبر نائل کنند و به خواب خرگوشی انفعال دانشجوی شهرستانی سیخونک بزنند ......

 

 

در زمانی که شما تهرانی ها آجر های آینده ی تان را با بلند پروازی بر شانه های ادوار سیاسی ، علمی ، اقتصادی کشور می چینید و برای خودتان کسی می شوید ما صبح تا شب در دانشگاه های شهرستان خاک بازی می کنیم و فردا صبح می بینیم که موج محافظه کاری و عافیت طلبی اساتید قلعه ی فقیرانه ی شب های قبلمان را هم خراب کرده ............

 

 

چرا بستر اندیشکده ی حکمرانی که برای یک دانشجوی نوعی دانشگاه امام صادق ع  هست ولی برای دانشجوی همان رشته در دانشگاه شیراز نیست ؟

چرا دست یک دانشجوی اقتصاد دانشگاه کردستان به پایین ترین شاخه ی رده های اقتصادی مملکت هم نمی رسد ؟

چرا بوی استخدام و مدارج عالی به مشام یک دانشجوی دکترای علوم پایه ی دانشگاه ایلام نمی رسد ؟

چرا با وجود تمام بیانیه های نخبگانی جامعه اسلامی دانشگاه اصفهان تنها مطالب هزار من n غاز فلان تشکل دانشگاه امیرکبیر دیده می شود ؟

چرا آرمان خواهی بچه های دانشگاه یزد را یک وبلاگ شخصی هم پوشش نمی دهد اما در دانشگاه علم و صنعت خاکی شدن یک آبنبات قهوه پس از سقوط شکوهمندانه از دهان یک استاد خبرگزاری فارس و ایرنا و ایسنا و ایمنا را ردیف می کند ؟

چرا در پاسخ به مطالبه ی به حق دانشجویان دانشگاه اقلید مدیر اداره آب منطقه ۴ شیراز هم پاسخگویی نیست اما با باز شدن بند کفش باغبان دانشگاه تهران نمایندگان مجلس در همدردی با این ضایعه ی بزرگ توئیت می زنند ؟

 

 

تیغ میزان را بیاورید 

آب و هوای شما البرز نشین های دماوندی اگرچه از ما زاگرس نشین های شمال خراسان تا بکران و الوند و اشترانکوه و هزارمسجد بهتر است ؛

 

اما به خالق آفتاب قسم.......

که خونتان از خون ما رنگین تر نیست..!

 

 

  • ماه زده

نظرات  (۳)

مایی که به تک تک دانشگاه های وزارت علوم حسادت میکنیم 🤣🤣🤣 

میدونستی عمده مطلبه‌گری‌های ما در خصوص دانشگاهمون فقط روخوانی بیانات رهبره؟ 

مسئولین موقع شنیدنش فقط سر تکون میدن و در زبان «چشم چشم» و در ذهن « به کتفم  به کتفم میگن» 

ولی اونایی که از صحبت ابا نمی کنن رسما همون متن بیانات رو به چالش می‌کشن و مخالفت میکنن و میگن نه کی گفته باید همچین باشه؟ 

دیگه دیگه :)

پاسخ:
وضعیت اقتصادی دانشگاه های وزارت بهداشت که دیگه عالیه :)))))

ما هر ازگاهی می ریم دانشگاه علوم پزشکی خوراکی می خوریم بر می گردیم :))

به رئیس دانشگاه هم خیلی بستگی داره 
چون الان استاد های ما هم چه در خفا چه آشکار مخالفن و این جریانات رو تحریم و تکذیب می کنن
ولی چون رئیس دانشگاه موافقه خود تشکل های دانشجویی می تونن کار کنن

شما هم کاری نداشته باشید به استاد ها 
خودتون ساعت های آزادگان تو محوطه کنار هم بشینید کارتون رو انجام بدید کسی اجازه نداره متعرضتون بشه

شوخی میکنی؟ 

تو استان ما که وضع رفاهی از ضعیف به قوی: 

۱- فرهنگیان 

۲- پیام نور

۳- علوم پزشکی 

۴- آزاد 

۵- دولتی 

 

و واقعا فکر نمیکنم علوم پزشکی جای دیگه هم از دولتی چندان سر باشه. چون وزارت بهداشت باید پول کلی دکتر و پرستار و بیمارستان بده و بودجه چندانی باقی نمی مونه برای دانشگاه. چون آشنا داریم علوم پزشکی اینو قریب به یقین مطمئنم مگه استانهایی استثنا باشه 

 

آزاد هم که هرچی گدایی پول کنه از دانشجو بازهم پول کم داره من نمی‌دونم چرا 😂

 

ببین برای راهیان نور پک فرهنگی دانشگاه ما برای هر دانشجو شد ۱۵۰ هزار تومان

برای دولتی نفری شد ۵۰۰ هزار تومان 

زیبا نیست؟ 

اتوبوس های ما شد ۴۴ نفره

اتوبوس های اونا شد ۲۵ نفره :) 

 

مخالفت اساتید که همه جا یه جوره فرق خاصی نداره، پول مهمه و محیط باز برای فعالیتها. وقتی اجازه کوچکترین تریبون آزاد و مناظره‌ای بهتون داده نمیشه :)

 

شهید گمنام آورده بودن دانشگاه (البته دانشکده پسران. برای ما که نمیارن...) 

بعد می‌خواستیم شام غریبان برگزار کنیم برای شهید تو دانشکده خودمون (گفتیم حتی اگه یه لحظه هم نیارنش دانشکده ما باز اینجا یه عزاداری کوچیکی برگزار کنیم بین دخترها

هرچی خواستیم پذیرایی بدیم گفتن مگه ملت برای خوردن میان؟ مگه گشنه ان؟ آخرش هم خود برنامه رو هم لغو کردن :) 

بعد دو سه روز بعدش شب یلدا بود، خواستیم مراسم جشن یلدای مهدوی برگزار کنیم. سخنرانمون هم روحانی بود کلا تم برنامه هم مهدویت بود. گفتن شما به شهید گمنام بی‌احترامی میکنید سه روز نیست آوردنش دانشگاه شما جشن می‌گیرید 

لغو کردنش :) 

 

خلاصه که... 

 

برای هفته دفاع مقدس مسئول بسیج خودش رفت وسایل فضاسازی خرید کلی خرج کرد (چون دانشگاه هیچی نمی‌داد با وجود اینکه کلی تاکید میکردن حتما باید فضاسازی کنید وگرنه به آرمانهای انقلاب خیانت کردید و وصیت شهدا رو زمین گذاشتید و...) خلاصه عکس رزومه برای خودشون گرفتن بعد آخرش هم گفتن فضاسازی اتون بچگانه است نمیدونم فلانه بهمانه و...

پاسخ:
خب یه قضیه ای که هست اینه که دانشگاه های دولتی بودجه ای که بهشون تعلق می گیره رو صرف کتابخونه و کار فرهنگی و همایش ها و این ها می کنند

دانشگاه فرهنگیان همون پول رو میاد حقوق می ده به دانشجو هاش 
حالا بگذریم که هر ماه یه سری کسری ها از حقوقشون هست
نمی دونم شما ماهی چند میلیون حقوق می گیرید ولی همون رو ضرب در تعداد دانشجو های دانشگاهتون کن ، حداقل ماهی ۳۰۰ ۴۰۰ میلیون میشه 
که از بودجه ی ماهانه ی دانشگاه های دولتی با جمعیت زیاد تر هم بیشتره بعضا 

در مورد علوم پزشکی ها هم علوم پزشکی اصفهان جمعیتش کمتر از دانشگاه اصفهان ولی بودجش بیشتره 

وضعیت رفاهی دانشگاه ما هم خیلی خوبه خدا رو شکر
وضعیت آزادی توی دانشگاه هم خوبه 
هرکی عضو هر کانون فرهنگی باشه اراده کنه می تونه تریبون آزاد بذاره یا فیلم اکران کنه یا کارگاه و سمینار برگزار کنه 

 ولی یه مشکلی که داریم وضعیت رفاهی نیست 

اینه که تو این آزادی رو داری  انگار که داری توی دانشگاه خاک بازی می کنی!
دانشگاه با جامعه در ارتباط نیست با قدرت ها در ارتباط نیست
۴ سال فعال دانشجویی و دبیر انجمن علمی و مدیر مسئول نشریه و اصلا فرمانده ی بسیج و هرچی می خوای باشی باش 
به محض اینکه فارغ التحصیل شدی می گن تموم شد ؟ خیلی تاثیر گذار بود‌....
حالا بگرد خودت رو به نحوی بکن تو پاچه ی یه ارگانی که استخدام بشی 

نقش های سیاسی اجتماعی تو توی دانشگاه همونقدر بیرون دانشگاه مهمه که شاه و وزیر بازی بچه های مهدکودک 

مشکل بچه های دانشگاه های شهرستان  غیر یه سری رشته مختلف مثل رشته ی شما و پیراپزشکی ها که شغلشون تضمین شدست اینه که نمی تونن وارد بازار های سیاسی و کاری و اقتصادی کلان کشور بشن از طریق دانشگاه 

در حالی که بچه های دانشگاه های تهران این امکانات براشون فراهمه و باید تمرکز زدایی قدرت از تهران به شهرستان ها صورت بگیره 

واقعا خیلی خوب میشه که این حقوق رو ندن و اختصاصش بدن به بودجه دانشگاه. اساتید خوب بیارن و برای برنامه های فرهنگی خرج کنن، عالی میشه...

همینکه تنها راه استخدام آپ دانشگاه فرهنگیان باشه بسه، دیگه حقوق میخوایم چی کار. اتفاقا این حقوق از ماها یه مشت آدم خودبرتربین مادی‌گرا ساخته 

 

ببین مسئله‌ رفاهی ندارید که بدونی حرف من چیه 

مشکل چاپ نشریه شما با سیبیل گرو گذاشتن سردبیر حل میشه اما برای ما نه، چون اگه دو قرون تو حساب دانشگاه باشه بجای نون خشک میره برای سلف یه بسته نون میخره که خرچ خرچ صدا نکنه یا از شدت مونده بودن بو نده و حال آدم رو بهم نزنه 

 

 

اصلا مخالفتی با پست تو و هیچکدوم از حرفات ندارم همش حقه. و منم شامل همین مطالبه‌ام که باید تمرکز زدایی بشه. یه بخشیش هم واقعا برمیگرده به محافظه‌کاری بیش از حد مسئولین استانی

 

اما میدونی؟ 

یاد وقتی افتادم که دکتر صاد اومده بود استان ما 

مطالبه گری هامون رو که شنید گفت چرا دغدغه‌هاتون همش مادی و رفاهیه؟ چرا دغدغه مسائل کلان ندارید 

و من دردم گرفت 

بابا برای کلان دیدن استاد راهنما و چراغ راه میخوایم. استاد پول میخواد. پول استاد های سطح استانی رو هم نمیدن اینا میگن نداریم. 

کی گفته ما دغدغه تحول آپ نداریم؟ ولی برای درس های ساده خودمون هم حتی استاد خوب نداریم. هرچی استاده از دانشگاه فرهنگیان گریزونه از بس اینجا محیطش داغونه

هم جو حاکمش به شدت آموزش پرورشی و دل مرده است 

هم اینکه فک کن برای ۶۰۰ ، ۷۰۰ نفر کلا ۶ تا کلاس داریم :) 

 

بابا ما هم میخوایم جریان راه بندازیم و مسیولین حداقل استانی رو به چالش بکشیم. ولی تو این خراب شده تازه پارسال بعد سااااالها برای اولین برای فرهنگی یه اتاق دادن 

اتاق کانون و انجمن و نهاد و اینا پیشکش، همه باهم یه اتاق. تا قبل پارسال با اتاق اساتید مشترک بود. 

جا به درک، همینطوری داوطلبانه تو یه پارکی امام زاده ای جایی جمع میشیم. بازهم به کارهامون مجوز داده نمیشه و تو سرش زده میشه. 

 

من میگم جانم فدای رهبر و بیخیال مشکلات 

دانشجوی عادی رو چی کار کنم که میگه مگه دیوانم برای اینایی که عقلشون نکشیده برای یه اتاق ۲۴ متری تو. خوابگاه جا دادن ۲۰ تا دانشجو منطقی نیست فعالیت تشکیلاتی و داوطلبانه داشته باشم؟ اینجا که نه نمازخونه داره نه سالن مطالعه، من درسم رو هم بتونم بخونم سرشون منت گذاشتم. 

 

همه ی اینها قابل تحمله اگه برنگردن سرکوفت بزنن که دانشجوهای فرهنگیان سطح مطالبه هاشون مادی و رفاهیه

باوجود همه مشکلات سطح فعالیتهای دانشجومعلم ها اصلا پایین نیست. خودت هم دیدی فک کنم خیلی جاها چقدر تخصصی کار میکنن و با نقطه زنی قدم میذارن تو مسیر تمدن سازی 

بعد....

 

همه‌ی 

درد دل هام بی‌ربط بود فک کنم 

ببخشید دیگه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">