عروسی گلزار

کاش گلزار حداقل عروسیشو میذاشت واسه بعد امتحانا که بچه‌ها نیفتن.

👤 شهاب پارسا 

 

 

 

+ آقا راست میگه واقعا

یه سری از بچه ها واقعا به سختی درگیر این قضیه شدن. امیدوارم خدا کمکشون کنه.

حوصله ی هیچی رو ندارم

واقعا حال امتحان زبان فردا رو ندارم 

از درس خوندن با قلب شکسته متنفرم 

دندونم درد می کنه 

دوشنبه ، سه شنبه ، چهارشنبه ، پنجشنبه هر روز پشت سر هم امتحان 

هفته ی پیش هم پنجشنبه و جمعه امتحان داشتم . تازه جمعه دو تا 

هفته ی دیگه شنبه و دو شنبه و سه شنبه و چهارشنبه امتحان دارم 

هر روز . تازه شنبه دو تا امتحان دارم

واقعا خسته شدم 

اونم با این وضع نمره دادن استادا 

هفته ی دیگه رو چی کار کنم  :(

وای خدایا کمک

 

 

لطف عاشقیه به همین نگرانی ها عمه؟ (برف بی صدا می بارد)

 

دلم می خواست دست آخری حرمت ها بینمون شکسته نمی شد. فقط کافی بود یکم وجدان داشتی تا بهت نگم بی وجدان. ولی متاسفانه گفتم.

بهت گفتم بی وجدان. 

پشیمونم؟ نه

چون ندیدم وجدان به خرج بدی

ولی دلم نمی خواست کار رو به جایی برسونی که مجبور شم اینا رو بهت بگم

بی خیال مهم نیست 

 

 

قاصدک ؟

ابر های همه عالم شب و روز 

در دلم می گریند......................

 

 

+ بچه ها قالب وبلاگ رو هم رنگ عشق کردم. قشنگه؟

رنگِ عِشق

دوستان عشق مثل یه مدادرنگیه 

که آسمون بی رنگ و روح زندگیتون رو رنگ می زنه 

و از حالت سرد و سیاه سفید قبلی در میاره 

حالا سوال پیش میاد که عشق چه رنگی به آسمون رویاهاتون می زنه؟

دوستان جواب واضحه ! 

رنگ قهوه ای :))))))))

 

 

 

+به نظر شما عشق چه رنگیه؟

توصیه های بیانی

بچه ها هروقت کسی تو بیان بهتون زیاد پیام داد و ایمیلش رو تو همه ی پیام هاش هاید بود سریعا سخن رو باهاش کوتاه کنید و بلاکش کنید

شما نمی دونید چرا ولی اون می دونه چرا 

نقطه . سر خط.

آدم غمی که نمی تونه به هیچکس بگه رو به کی بگه؟

یه اتفاق خیلی تلخی افتاده 

اونقدر برام بزرگه که نمی تونم به کسی بگم 

نمی تونم در موردش بنویسم 

نمی تونم حتی قالب وبلاگم رو تیره کنم

نمی تونم در موردش حرف بزنم

نمی تونم تصورش کنم 

فقط از صبح اشکهام بند نمیاد 

در موردش بهتون نمی گم 

بازم قالب وبلاگم روشن می مونه 

براتون متن های تلخ و شیرین می ذارم 

وانمود کنید هیچ اتفاقی نیفتاده 

برام کامنت های معمولی بذارید

همیشه وقتی می شنیدم واسه یکی پیش اومده می دونستم داره درد زیادی می کشه 

اما نمی دونستم چقدر 

تفسیر سوختن به تماشا نمی شود نه؟

سوختم .

پهلوم تیر می کشه 

آخ کمرم شکست حقیقتا 

تنها چیزی که از سکته حتمی نجاتم بود این بود که فقط عکس داداش آرمانم رو آوردم

التماسش کردم کمکم کنه 

اگه این شهید کمکم نکرده بود سکته می کردم از ناراحتی

روزای سختی رو در پیش دارم 

از این می ترسم که عمرم بعد از این طولانی باشه 

چون یه روز می میریم و به دیدار پروردگارمون می ریم غمی نیست 

التماس دعا 

آرمیتا رضایی نژاد

علیرضا احمدی روشن

استخاره

بچه ها کسی رو می شناسید برای استخاره ی مطمئن؟

که حرف هاش درست بوده باشه؟

سرزنش می کنی مرا اما ، به گناهم دچار خواهی شد !

یک عمر نگاهش به نگاه تو بیفتد

یک عمر خودت را زده باشی به ندیدن

سخت است که یادش بدهی پر بگشاید

آخر برود در پی با غیر پریدن...

"سید تقی سیدی"